شنبه ۱۰ آذر
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
ای کاش دلم بر تو خریدار نمی گشت
دیوانه ی عشق تو چنین خوار نمی گشت
از مسجد و محراب به میخانه نمی رفت
یا آن که روان خانه خمّار نمی گشت
با طایفه ی می زده ی رندِ نظرباز
هم ساغر و پیمانه و غمخوار نمی گشت
گر مرغ دلم نغمه عشق تو نمی خواند
از شوقِ وصال تو گرفتار نمی گشت
در پیله ی آسودگی خویش به صد ناز
می خفتم اگر عشق تو بیدار نمی گشت
می چیدم از آن باغ لبت، غنچه فراوان
گر رسم تو این گونه دل آزار نمی گشت
در باغِ دلت کاشته ام ،لاله و سوسن
می داد بسی غنچه، اگر خار نمی گشت
قلبی اگرت بود درونِ دژ سنگی
بین من و تو، فاصله دیوار نمی گشت
شبگردی و مستی نبُدی شیوه عشاق
گر عشق تو پیچیده و دشوار نمی گشت
گر طالب عشقی به درِ میکده می رفت
شوریده سری قسمت دلدار نمی گشت
گر نامه ی اعمال من عاری ز گنه بود
آیینه ی دل تیره به زنگار نمی گشت
شوقی اگرش بود به وصلِ منِ عاشق
دیدار من و یار که اجبار نمی گشت
ای کاش دلم بر تو خریدار نمی شد
تا مطلع شعرم پی تکرار نمی گشت
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد خوش آمدید . سپاسگزارم | |
|
خوش آمدید. درود بر شما . سپاسگزارم | |
|
درود بانو خوش آمدید . سپاسگزارم | |
|
درود خوش آمدید . سپاسگزارم | |
|
درود بر استاد انصاری خوش آمدید سپاسکزارم | |
|
درود بر بانو ، خوش آمدید سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.