جمعه ۲ آذر
شق شق عشق شعری از حسن رسولی
از دفتر رسولی در حسن نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۰۲:۵۹ شماره ثبت ۱۲۱۵۹۴
بازدید : ۱۶۰ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب حسن رسولی
|
از کجا تو را بجویم
جوی جاری چشم هایم
از جود وجود جاری ات
تا شلق شلوغی های باقی ات
ساقی ات کیست
که این قدر نیست
بر تن عریانی تن هایی ات
تو چگونه هزارگانه یگانه ای
تو چگونه از پایان
وسط کتاب را باز کرده خوانده ای
که ابتدای این خط میخی رسیده ای
در این شلق شلوغی های شق شق عشق
مرا شقه شقه شیفته آن شقیقه آشفته کرده ای
که غرق در خون است
آن کسی که دیگر نیست
اما
آواز شلق شلوغی های مواج تنش
هنوز به گوش تنهایی ام می رسد
تو چگونه نمی شنوی
عین افتاده مرا
فقط از عین من
شق شق اش را می شنوی
من عین بی مثال توام
که شقه شقه ,عین عشق تو شدم
عین و شین و قاف من
ای عشوه نشسته پریده بر قله قاف من
اشراق و اشراف من
سیمرغ نشسته در عشقاف من
تو اشغال کرده ای
تمام قله سطرهای دفترم
تو دماوند نشسته بر سینه شکسته تهرانم
عین افتاده ام مرا بخوان
ای شق شق های ایرانم
ای دریاچه تارم
که مرا شلق شلق, سوار بر موج های تنت کرده ای
یا مرا تمامن در آغوش بگیر و ببوس و بخوان
این دف+تر هزار پاره را
بنواز
یا مرا به صخره فراقی بکوب و دیگر از من هیچ مگو
مخوان مجو
بگذار فقط موج های اشک های دریاچه تارم
بی شلق شلوغی تا ساحل نمک آبرود
به جنوبت برساندت
تا بفهمی همه در این هم همه ها
غرق شده ایم
در این شق شق های عشق
عین افتاده ی همیم
میم ماه من برخیز
سیمرغ نشسته بر قاف من
دماوند نشسته بر سینه شکسته تهران من
محض رضای خدا
شکسته ننویس با لکنت نخوان
لاقل عشق را
ما شقه شقه های آوای یک لبیم
ما شلق شلوغی های شکسته یک تنیم
تو عین افتاده منی
برخیز
ما آوازهای روشن یک گلوگاهیم
شکسته ها را بهم پیوند زنیم
پیوسته بخوانیم
عشق را
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.