سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        شادی است و خنده

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۵۷ شماره ثبت ۱۲۰۸۸۷
          بازدید : ۹۲   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        شادی است و خنده
         
        شب آمد و بر سرِ خود انداخت دوباره ،
        یک روسریِ قشنگ ، با یکعالمه پولک
        از نورقشنگ ماه هم ، در برکه ی ماهی ،
        برق میزند یکعالمه پولک
         
        آنطرفتر، چه سرعتی دارد مارمولک !
         
        بعضی ها مثلِ من ،
        شوقی ست برایشان در شب
        روز که میشود ، میروند توو لک
        روز که میشود ، لاک پشتیِ من ،
        مجموعه ای ازکارهای عجیب است
        متحیرانه و با دهانِ باز،
        زُل میزنم به پیرمردِ قریبِ صد ساله
        که بساطی پهن کرده میفروشد : لیف و چوبک
        آنطرفتر ... چرخی میفروشد :
        آبِ زغال اخته و، آب زرشکِ خنک
         
        رُورُوئک هنوزهست و میراثِ قدیم است
        اسمش را گذاشته اند اسکوتر
        بچه ای روی آن به آزمونِ فرمول یک ،
        افتاده به جانش وولوولک
         
        بچه های زیرِ سنِ مدرسه ،
        درکوچه پلاسند با توپک
        ای وای توپشان ، افتاد به جایی تاریک چون شب
        ازمیانِ آن ظلمتِ بیحد ،
        تنها رد شده ، ردی ز نورک
        اینهمه شیطون بچه که من میشناسم ،
        حتی ترسی ندارند ز تنورک
        واضح است ز تاریکی هم خوف ندارند ،
        اینهمه وروجک
         
        شادی است و خنده
        مادرانه می پیچد صدای پُر امیدِ مادران ،
        به کوچه و، حوالیِ خانه :
        بچه ها بیائید که وقت ، وقتِ ناهارست
        بیائید تا غذایی خوشمزه زنید توو رگ
         
        بهمن بیدقی 1402/3/12
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۱۰
        شاعر گرامی
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        هزاران درود
        استادبزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
        با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        از الطاف بیکرانتان متشکرم
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۹
        درود زیبا بود
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۳۱
        با سلام و عرض احترام آقای آزادبخت گرانقدر
        بزرگوارید
        از الطاف بیکرانتان متشکرم
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۷
        درودبرشما

        زیبابود خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۳
        با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        از الطاف بیکرانتان متشکرم
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2