🪢 عقده 🪢

نقد کوچکی بر ویرایش صورت گرفته
.
.
درود بر حضرت دوست ،جناب حاجی‌پوری گرامی
پیش از هر چیز عرض کنم وجود غزلسرایان پویاطبعی چون شما برای سایت و بنده‌ی مخاطب غنیمت است
نکته دوم اینکه تواضع و فروتنی شما نیز برای بنده‌ی بی‌تجربه مانند کلاس درس است
موهبتی در وجود شماست آنهم ذوق و قریحه‌ی شاعری‌ست و از این رو اشتیاق و ممارست شما را کاملا درک میکنم
استادی در محفلی فرمودند که شاعر می‌بایست ابتدا متاثر شود تا بعد بتواند موثر واقع شود.
شما مرحله‌ی متاثر شدن در شعر را بخوبی طی میکنید
این متاثر شدن گاهی باعث می‌شود از شناسایی و در اختیار قرار دادن ابزارهای موثر واقع شدن در نظر مخاطب غافل شویم
چون خودمان آنقدر تحت تاثیر مضمون خود قرار میگیریم و در شعر غرق می‌شویم که کلمات را با قلب درک می‌کنیم نه با ذهن.
منتها خواننده چون مرحله‌ی متاثر شدن را در آغاز خوانش شعر طی نکرده ، ابتدا صرفا عقلی و ذهنی و ادراکی به خوانش می‌پردازد و اگر مصرع‌ها از پل ذهن مخاطب به سلامت گذر کنند آنگاه اجازه‌ی ورود به قلب و عالم احساس را پیدا میکنند.

غرض از پرحرفی این است جناب حاجی‌پوری
اینکه شاعر نباید بگذارد عالم تاثر بر عالم ادراکی شعر اثر منفی بگذارد.
و نکته دوم اینکه ویرایش شعر بنظر باید بیشتر از سرودن شعر زمان ببرد.
با اولین نکته در شعر شما کلام را به پایان میبرم.
عقده شدن یعنی به حسرت بدل شدن
حالا در بیت مطلع
صدای التماس معده‌ی خالی
و
عذاب زندگی در جام آتشدان
دو مورد دردناکند که نباید برای شخص عقده شده باشند
در بیان مفهوم در مطلع غزل ضعف تالیف رخ داده
این ضعف تالیف مانع موثر شدن شعر شما می‌شود الی آخر.....
پیشنهاد میکنم اشتیاق فراوان خود را مدیریت کنید تا بتوانید زمان بیشتری بر روی ویرایش شعر بگذارید
از حضورتان در شعر ناب بسیار بسیار خرسندم
موفق باشید 🙏🌺🌺

درود بر اساتید و شاعران محترم شعر ناب
ابتدا از محضر عزیزان بابت گشودن برگ سبز در شعر خودم پوزش خواسته و می خواهم شما را هم در لذت اصلاح شعرم پس از نقد استاد گرامی جناب آقای دکتر محمدی سهیم کنم
استاد محمدی غزل « عقده » بنده را مورد نقد اجمالی قرار داده و ایراداتی را گرفتند که عینا مطالب ایشان را در اینجا برای اطلاع شما آورده ام:
______________________
سید هادی محمدی
دیروز
درود بر شما جناب حاجی پوری

این شعرتان را نسبت به آثار فاخر دیگرتان
ضعیف دیدم
به خاطر برخی عیوب قوافی و ضعف تالیف هایی
که موجود بود

🔷 در بیت دوم چه ارتباط عمودی بین احوال بهشتی ها و دستگاه یال و کوپال هست و اصلا دستگاه یال و کوپال چیست؟ همان دستگاه های بدن سازی؟

🔷 در بیت چهارم باز ضعف تالیف وجود دارد
و ارتباط عمودی ضعیف

🔷 در بیت پنجم تناول غذای سرد چه حُسنی دارد که بشود عقده
چون در بیت های پایین تر به غذای گرم هم اشاره کردید که عقده شده نخوردنش

🔷 بیت آخر هم که مهمترین بیت غزل است
متاسفانه پرداخت خوبی ندارد

شما شاعر فوق العاده با استعدادی هستید
در ارسال اشعار عجله نکنید
قرارداد نبستید که روزانه یه غزل بگویید
کمی اشعار تان را خودتان واکاوی کنید
مطمنم که نواقص آنها را خودتان بهتر بر طرف
میکنید

ارادتمندم
___________________

متن غزل عقده قبل از اصلاح:
___________________
          عقده 

صدایِ التماسِ معدۀ خالی شده عقده 
عذابِ زندگی کردن به گودالی شده عقده

نگاهِ حسرت آمیزی به احوالِ بهشتی‌ها
طنینِ دستگاهِ یال و کوپالی شده عقده

ندیده کودک کاری ،  به شادی لذّت بازی
تبسّم بر لبانِ خشک اطفالی شده عقده

در آغوشی سگی زیبا مرتّب با خطاب جان
 به دل رنجیده ها ،  آغوش اجمالی شده عقده 

شده شرمندۀ اهل کَپَر ،  رٶیای یک سفره
تناول از غذای سرد یخچالی شده عقده 

تشک سنگ و متکّا آجری ، جُل آسمان سرد
شبی با رختخواب راحت و عالی شده عقده

شده پاک از کتابم واژۀ خوشحال و سر گرمی
به کوچه بازی عالیّ و فینالی شده عقده

فراموشم شده آن عطر زیبای غذای گرم
به یک دم خوردنِ آبِ خوش اقبالی شده عقده

مقصّر کیست ،  بابا یا تورّم ؟  یا که بی تقصیر 
حیات بی ورم ، بی رنج و خوشحالی شده عقده 
_______________________
به منظور اصلاح غزل طبق خواسته استاد چون قافیه را تنگ دیدم روی قافیه را از «ال» به « ان » تغییر دادم و حاصل کار شد :
________________
غزل عقده بعد از اصلاح:
_________________
عقده
صدایِ التماسِ معدۀ بی جان شده عقده
عذابِ زندگی در جام آتشدان شده عقده

نگاهِ حسرتی بر روز زیبای دل آسوده
طنین زرق و برق و چهرۀ خندان شده عقده

ندیده کودک کاری به شادی لذّت بازی
تبسّم بر لبانِ خشک آویزان شده عقده

در آغوشی سگی زیبا مرتّب شد خطاب جان
کلامی از محبّت با لبی خندان شده عقده

شده شرمندۀ اهل کَپَر ، رٶیای یک سفره
نهاری ، وعده شامی دور هم مهمان شده عقده

تشک سنگ و متکّا آجری ، جُل آسمان سرد
شبی با رختخواب نرم بی نقصان شده عقده

شده پاک از کتابم واژۀ خوشحال و سر گرمی
به کوچه بازی بشّاش بی پایان شده عقده

ندیدم راحتی ، هم خوابه بودم با تهی دستی
به یک دم خوردنِ آبِ خوش از فنجان شده عقده

چرا این فاصله افتاده بین کاخ و مخروبه
تماشای مسیر قصر تا ویران شده عقده
_________________
به تمامی دوستان توصیه می کنم که صمیمانه اشعار همدیگر را مورد نقد قرار داده و یا با دل و جان نقد را بپذیرند با این کار علم خود را وزین می کنید
سپاسگزارم 🙏🙏🙏