دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
|
گل وبلبل
چه حکایتیست امروز
کوی ومحله ی ما
از وقتی که گوشت گران شده
قصاب بنرزده
گوشت باکلیه هم معاوضه می شود
کل احمدبقال مردمدارمحل
درازای یک شانه تخم مرغ ویک حلب روغن قباله ی ازدواج گروگرفت
اسمال نانواجهت آرامش خاطروسکوت درمحل
چونه ها رااندازه تیله کرده
حسن گاوی
گاوداري دار بزرگ مردباانصاف وخداجوییست
باوجوداخطار وجریمه ی سنگین آب بها به مردم
خدمت رسانی می کند
برزو زمینخوار بزرگ و دانا
به مش قربان باپنج سرعائله
زیرپله ای بزرگ رهن داد
واکبربانک درازای پرداخت یک ونیم میلیون
فقط پنج میلیون بهره ی ناچیز
سه ماهه می گیرد
داش سیاضایعاتی خوش فکروآتیه دارمحل
جهت رفاه حال محل
بامشارکت مردم قدردان
درحال راه اندازی خط تولید خودرومحلیست
انسان می ماندازین همه سخاوتمندی
زبان قاصره ازاین همه لطف
حتا جامه ها هم ازخجالت آب می شوند چه رسدبه مردم محل
خداخیرشان بده
همه چی گل وبلبله
ملالی نیست جز دوری دیدار حسن جان
عاقبت نیک
بهاالدین داودپور. بامداد
|
نقدها و نظرات
|
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما جناب داوود پورعزیز
زیباوبجا بود