سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ننه پری

        شعری از

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        از دفتر بهاردلتنگی نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۲۲:۳۲ شماره ثبت ۱۲۴۴۱۹
          بازدید : ۲۳۰   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        ننه پری
        کنار جوی آب روان
        درمانده و ناتوان
        ایستاده بودم
        ناگاه دیدمت
        مضطرب و نگران
        از دور آمدی سویم
        دوان دوان
        ای روشنای جان
        وی روح و روان
        ننه پری ننه پری
        ای آنکه مرا دین و دنیا و سروری
        دستم بگرفتی در دست خویش
        با مهر بی کران
        پای زدی بر آب زلال 
        میان سنگ ها و آب روان
        گفتی چگونه آن طرف جوی باید بپری
        با هربار دیدنت
        مرا با آشیانه عشق و دنیایی خاطره میبری
        ای خدای احساس
        ننه پری
        برایم عالمی مهر و صفا به جان میخری
        بغضم می‌ترکد به گریه هایت
        کاش بودم یار روزگار تنهایت
        ای ماه فرو شکسته 
        چشمه خشکیده
        خزان وسردی چشیده
        بگو چگونه است چنین ز حالم بی خبری
        برایم ننه پری، ز عالمی سری
        کاش میشد برویم عهد قدیم
        تو هم زین زمستان پیری
        به بهارخانه جوانی بپری
        همرهم در دشتی از گل ها قدم زنی
        ننه پری ننه پری
        شهزاده و شه پری
        در خاطرم هست آن شب تب آلودم
        می‌سوختم در تب
        تو چون شمع و پروانه تا سحر آتش از جانم گرفتی 
        و خود در آتشم سوختی
        ننه پری ننه پری
        جواهر خانه و یگانه گوهری
        تصدقت حرفی بزن
        آه مکش بخندچوگل
        بمیرم برایت 
        که چنین گرد پیری به سری
        پژمرده به دنیایی و غم پروری
        شود آیا ننه پری
        شبت را برم به بامدادی و سحری
        تقدیم به مادرعزیزم که این روزهای تلخ پیری راباسختی تنهایی می گذرانداگرچه زمال دنیابی نیازاست امافراموشی اوراسخت می آزاردچه کنیم که باوجودتمام تلاشها هیچ درمانی نیست برحال پریشانش افسوس...
        بهاالدین داودپور.بامداد
        پاییز ۱۴۰۲
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۳۴
        درود بزرگوار
        جالب و زیبا بود
        جسارتا 1- پیری زمستان نیست و در واقع فصل رسیدن و بار دادن است
        2- تنهایی و رهایی از وابستگی های دنیوی نعمتی خدادادی است
        تا پیر موسفید از همه دنیا دل ببرد
        و به رب جلیل تمسک جوید
        بهترین دعای قدیما: الهی پیر شی جوان
        خرم و تندرست باشید خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۳۷
        درود بر شما استاد استکی عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۴۹
        درود جناب بامداد شاعر گرامی خندانک دلم گرفت و خدا صبری بزرگ به دل مهربانتان بدهد
        برای مادر عزیزمان دعا می کنم و امیدوارم سلامت در کنارتان باشند و سایه شان مستدام
        و برادر امیدوارم زندگی روزهای بهتری برایت بخواهد
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۰۲
        درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙
        زلیخا رامیار
        چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۳۹
        سلام ودرود برشما هنرمند توانا خندانک
        پاینده باشید صاحب اندیشه و قلم خندانک
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۳۸
        درود بر شما و مادر محترمتان
        در پناه امن الهی سلامت و سعادتمند بمانید
        خندانک خندانک خندانک
        راحله حصارکی (راحیل)
        پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲ ۱۱:۵۸
        عااااآاالیـــــــــــــــي_و_بســـــــــــــــــیااااآااار_زیــــــباااا_🍥🍃🍥🍃🍥👌👏👌🌹🌺🌹🌺🌹🌺
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1