يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ابراهیم نصیری(رفیع)
آخرین اشعار ناب ابراهیم نصیری(رفیع)
|
در میان شهر دل اعلام دوستی می کنند
صد خیانت در پَیش،هر لحضه پَستی می کنند
جان ما می گیرن و با ما مدارا می کنند
با کمی حس ندامت،ما ز سر وا می کنند
تا که چون عشقی بجُستیم گفته اند این مشکل است
آن بنا که عقل سازد را کجا کار دل است
با گذشت چند صباحی می رود از یاد و هوش
پس شنو اینرا سخن،آویزه کن بر هر دو گوش
خاستگاهت هر چه باشد با شرایط بایدش بود سازگار
ور نه هر دم دل به سویش میبری، گَردی چو خار
من که از این نادلان دیدم هزاران زخم سخت
راز عشق دیوانگیست،وانکه خورد شورید بخت
بنشین و هم طرازت را به میزان کن سوار
گر نه دل خواهی تو را هیچش نمی آید به کار
عشق را مدفون دیدم در اسارت خانه اشعار ناب
بیزارت میکند هر لحظه در کابوس خواب
گر تو خواهی این کم مانده ز وقتت با خوشی
سوی عقلت کن رجوع، چون غیر آن هست ناخوشی
💔💔💔💔
🚬🚬🚬🚬
💊💊💊💊
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است
جسارتا ویرایش نیاز ندارد؟