پنجشنبه ۱ آذر
لاف عشق شعری از آذر مهتدی
از دفتر فریاد نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۰۶ شماره ثبت ۱۱۴۷۰۶
بازدید : ۳۷۳ | نظرات : ۶۸
|
آخرین اشعار ناب آذر مهتدی
|
آمدم اما نمانده ؛ رفته بود
ردّ پایش روی برف جا مانده بود
حس بد دارد به من فهمیدم از
آن گلی که بر زمین افتاده بود
قصه ی صبر و قرارش لاف بود
ساعتی از انتظارم مرده بود
روی برف ردّ تمام حرفها
نقش قلبی تیرک غم خورده بود
شرح حال عاشق ما را ببین
آتش عشقش فرو ننشانده بود
شوق دیدارم گرفت سرمای دی
تا رسیدم ماه اشکش چیده بود
جمع کردم آن گل یخ کرده را
تا بداند معنی عشق ساده بود
رنج باید تا به مقصد پا نهاد
هرکه رنجش بیش گنج افزوده بود
۳آبان۱۴۰۱
آذر.م
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر بااانو الهه احساس نازنین بسیار عالی استفاده بردیم سپاس برای زحمتی که کشیدید 🍁🍁😊 در پناه خدای مهربان باشید 🍁🍁 | |
|
درود ها بر استاد فرزانه ام استفاده ها بردم | |
|
درود . | |
|
درود بانو جان سپاس از نقد بجا و ارزشمندتان چشم حتما سعی می کنم باز هم سپاس از لطف نگاه و مهر واشکافی قوافی بسیار آموزنده بود | |
|
درود جناب عزیزیان گرامی سپاس از حضور پر مهرتان چشم حتما | |
|
درود شاهزاده خانوم گل سپاس از لطف نگاهتان | |
|
درود بر شما جناب خوشرو گرامی سپاسگزارم | |
|
درود جناب استکی گرامی حضورتان مثل همیشه باعث دلگرمی و افتخار استاد منت گذاشتند سپاسگزارم | |
|
درود جناب احمدیان گرامی بسیار سپاس از لطف نگاهتان | |
|
درود جناب زراعتی گرامی سپاسگزارم از لطف نگاهتان بمانید به مهر | |
|
درود جناب شفیعی گرامی سپاسگزارم از لطف نگاهتان | |
|
درود بر شما ناز بانو رویا سپاسگزارم عالی نگاهتان است | |
|
درود جناب علامیان گرامی سپاس از مهر نگاهتان | |
|
درود جناب حسنلو گرامی سپاسگزارم از مهرنگاهتان سلامت باشید | |
|
درود بانو جان سپاس از لطف نگاهتان بمانید به مهر | |
|
درود بر شما جناب شعبانی گرامی مقدمتان بخیر سپاس از مهرنگاهتان استاد حکیمی بسیار لطف کردند قلمشان سبز | |
|
درود بر مریم بانو نازنین سپاسگزارم لطفتان مستدام | |
|
درود بانو عجم گرامی مقدمتان گلباران شرمنده کردید | |
|
درود جناب احسانی فر گرامی سپاس از حضور پر مهرتان راهنمایی و نظر پر مهرتان به دیده منت | |
|
درود تکتم جان عالی وجود نازنینت پاینده باشی | |
|
درود بانوجان سپاس زیبا خواندید | |
|
درود جناب دهنوی گرامی از لطف حضورتان سپاسگزارم زیبا خواندید | |
|
درود جناب الهی گرامی سپاسگزارم زیبا خواندید سلامت باشید | |
|
درود جناب شعبانی گرامی سپاسگزارم چه ترانه زیبایی صفحه خودتان را مزین فرمودین | |
|
درود بانوجان راحیل عزیز سپاسگزارم موید باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ردّ پایش روی برف*** جا مانده بود
حس بد دارد به من فهمیدم از
آن گلی که بر زمین افتاده بود
قصه ی صبر و قرارش لاف بود
ساعتی از انتظارم مرده بود
روی برف*** ردّ تمام حرفها
نقش قلبی تیرک غم خورده بود
شرح حال عاشق ما را ببین
آتش عشقش فرو ننشانده بود
شوق دیدارم گرفت ***سرمای دی
تا رسیدم ماه اشکش چیده بود
جمع کردم آن گل یخ کرده را
تا بداند معنی عشق*** ساده بود
رنج باید تا به مقصد پا نهاد
هرکه رنجش بیش گنج افزوده بود
۳آبان۱۴۰۱
آذر.م
به نام یگانه آفریدگار احساس و اندیشه!
درود بانو مهتدی بزرگوار
غزلتان از عنصر احساس و عاطفه و نیز آرایههای ادبی برخوردار است و بیت پایانی آن، بسیار پرمحتواست؛ منتها چند نکته است که اگر رعایت بفرمایید، نیکوتر از این میشود:
_ با توجه به وزن غزلتان (فاعلاتن فاعلاتن فاعلن) در مصراعهایی که با سه ستاره مشخص نمودهام، یک هجای کوتاه اضافه دارد.
_ شما به جز در مصراع ( تا بداند معنی عشق ساده بود) که واژهی (ساده) مسند و (بود) فعل ربطی است، در مابقی مصراعها، از زمان ماضی بعید به عنوان قافیه و ردیف استفادهنمودهاید؛ (صفت مفعولی+فعل کمکی بود)
اگر بن مضارع و یا بن ماضی جز اصلی هر کدام از این افعال ماضی بعید را به دست آورید، متوجّه میشوید که هیچکدام همقافیه نیستند:
رفته بود: بن مضارع= رو. بن ماضی= رفت
جا مانده بود: (ماضی بعید مرکب) بن مضارع= جامان. بن ماضی= جاماند.
افتاده بود: بن مضارع= افت. بن ماضی= افتاد.
مرده بود: بن مضارع= میر. بن ماضی= مرد
خورده بود: بن مضارع= خور. بن ماضی= خورد
فرو ننشانده بود: (ماضی بعید پیشوندی منفی): بن مضارع= فروننشان. بن ماضی= فروننشاند.
چیده بود: بن مضارع= چین. بن ماضی= چید.
ساده بود: چنان که پیشتر اشاره شد، (ساده) صفت است و نقش اسمی پذیرفته و مسند واقع شدهاست. (بود): فعل ربطی، سوم شخص مفرد.
افزوده بود: بن مضارع= افزای. بن ماضی= افزود.
البته همیشه اشعارتان پرمحتواست و از زمانی که وارد سایت ادبی شعر ناب شدهاید، صفحه به صفحه، شعرهایتان نظم بیشتری گرفته است.
همواره در اوج باشید!