دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر ابراهیم کریمی (ایبو)
آخرین اشعار ناب ابراهیم کریمی (ایبو)
|
آخه من دردم و به که بگم
پنجرهم و رو به که باز بکنم
همه که روبه خود نشستن
پر پرواز و چیدن و
به چینه کردن زمین نشستن
آخه من دردم و به که بگم
روی بوم نقٌاشیِ همه
یه آدم گلی کور بور نشسته
یکی که بال و پرش و قیچی کردن
به فکر خودشون اهلی کردن
یکی که
چشم و چراغش و از ازش گرفتن
در گوشهای از این جهنم
اسیر یه سنگ آسیاب سنگی کردن
یکی که
شبا خواب می بینه پرنده است
بین هست و نیست زمان نشسته
ولی صب که بلند می شه
باز همون قفس و پرنده است
که ته اون
یه آدم گلی کور بور نشسته
آخه من دردم و به که بگم ...
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود جناب محمدی عزیز استاد گرامی شادمان از دیدار دوباره شما ممنون از لطف و مهربانیتان شاگرد نوازی می کنید قربان در پناه خدای مهربانیها دل آرام باشید | |
|
سلام و هزاران درود آقا مهدی عزیز ممنونم از لطف و مهربانیی که در حق این برادر کوچکترت دارید شما نیز به مهر بمانید و بسرایید و اشعار دوستان را نقد کنید و ما نیز بیاموزیم در پناه خدای مهربانی ها شادکام باشید برادر مهربانم | |
|
سلام و هزاران درود استاد نیک اندیشم وجود و حضور شما برایم خوشایند و موجب مسرت است سپاس از لطف و مهربانیتان آفتاب زندگانیتان پر فروغ | |
|
سلام و هزاران درود جناب انصاری مهربان و خوش نگار حضور و گرمای وجود شما از آفتاب خوزستان هم گرم تر است ممنونم از لطف و حسن نظرتان در پناه خدای مهربانی ها برقرار و شادکام باشید | |
|
سلام و درود آقا مجید عزیز برادر مهربانم ممنونم از لطف و همراهی صمیمانهات از حضور و بودنت شادمانم در پناه حضرت دوست دلآورام و دل خوش و برقرار باشید | |
|
سلام و هزاران درود به عزیز جان و مهربانم محمد حسن عزیز غمگین نبینمت نازنین ممنون از لطف و مهربانیت شادمانی مهمان نگاهت باد برقرار باشید گل پسر | |
|
سلام و عرض ادب آقا علی عزیز شادمان از دیدار و حضور گرم شما گاهی دردها را نمی توان هجی کرد برای دیگران فهمیدنش مانند زبان ماندارین چینی زمخت و سخت است و همۀ عوامل تو را به سکوت وا می دارند ... اما شادمانم که در کنارتان هستم بخت یارتان خداوند نگه دارتان باد | |
|
سلام و هزاران درود بر استاد خوبم جناب لاهیجی عزیز بزرگمان کردید بزرگوار حضور شما برایمان دل گرم کننده و خوشایند است خدا همۀ رفتگان و دردمندان را آرامشی خاص خویش دهد و بر آن شعر جز آهی جان سوز نتوان گفت در پناه خدای مهربانی ها راست قامت و استوار چون سرو باد وجودتان | |
|
سلام آقا فلاح عزیز دوست نازنیم پنجره ات روبه مهربانی باز و نگاهت به نیلی آسمان و دلت به گشایش خوبی هاست من هم بسیار دوستت دارم و قلم شور آفرینت را نیز تحسین میکنم در کنار خدای اِند رفاقت شادمان و برقرار باشید | |
|
سلام خانم خدابنده عزیز شادمانم از حضور و مهربانیت بانو دلت خوش آسمان دلت آفتابی باد در پناه یگانه مهربان هستی شادمان باشید | |
|
سلام و عرض ادب جناب حسنی عزیز بله درد مشترک است هرچند شکلش ممکن است متفاوت باشد سپاس از لطف و همراهیتان شادمان باشید در پناه خدای مهر آفرین | |
|
سلام خانم حسین زاده ممنون از لطف و نگاه پر از مهرتان شما نیز شادمان در زیر سایه ی حق خوش و دلآرام باشید | |
|
سلام و عرض ادب جناب آقای علی آبادی عزیز از توجه و درنگ نگاهتان سپاسگزارم شادمان و بختیار باشید | |
|
سلام و عرض ادب خانم بهرامی گرامی از دیدار دوباره شما شادمانم و از بذل نگاه و توجهی که دارید مسرور بخت یارتان دادار نگاه دارتان | |
|
سلام و درود استاد فتحی گرامی ممنون از لطف و مهربانیتان شاد و دل آرام در پناه خدای مهربانی ها باشید | |
|
سلام و درود شاهزاده حوریای عزیز ممنونم که همچنان نگاه مهربانتان پای این خط خطیهاست در پناه خدای مهر پرور شادمان باشید و نویسا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عالی بود و زیبا
بی نقص بود
قلمتان نویسا
بمانید به مهر و بسرایید
☘️☘️☘️☘️☘️☘️