يکشنبه ۱ مهر
عشق عشق است شعری از حسین رضایی(آشنا)
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۴۳ شماره ثبت ۱۱۱۸۳۲
بازدید : ۲۴۰۲ | نظرات : ۲۹
|
دفاتر شعر حسین رضایی(آشنا)
آخرین اشعار ناب حسین رضایی(آشنا)
|
و اما عشق...
غوغايي ميكند در دل پروانه هايي كه پيله ها را
پشت سر گذاشته اند.
عشق، عشق است...
پير و جوان نميشناسد
تاريخ و تقويم را نميفهمد
گاهي هم ميفهمد.
گاهي هم حافظه ي به تسخير در آمده را ،
در عددهاي تقويم خاطره ها
شكفتن شراره هاي شعله هاي عشق را،
در همان ابتدا،
خوب به خاطر مي آورد.
عشق، عشق است...
گذشته و حال ندارد،
مجنون و آشنا نمي شناسد.
رخنه كه ميكند...، رحم ندارد.
خواه پير طريقت باشي
يا پسري جوان
به دنبال
مفهوم حقيقي محبت.
فرقي ندارد...
هر چه که باشي،
سيرابت ميكند.
سراسر ،
شوق و شور و تشويش.
در سرسرايي شاهانه
در حل معمايي ماهرانه،
براي رسيدن
تمام شب را
نخواهي خفت.
عشق، عشق است...
فقط به يك شرط :
آنكه درست در همان لحظه اتفاق افتاده باشد...
درست همان موقعي كه لايق شده باشي.
همان موقعي كه
سرود صبح را
در شروع طلوع شمس،
به چشم جانت
نهاده باشند.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب علامیان بزرگوار 🌹🌹
بسیار عالی بود و استفاده وافر بردیم👏👌 سپاسگزاریم از زحمتی که می کشید 👏👌 خدا یارتان🌹🌹 | |
|
سلام بانو حوریای ارجمند خواهش میکنم🌹ممنونم از مهربانی و ادب شما سبز و سرفراز باشید🍀 | |
|
درود و آفرین بر شما آقای علامیان عزیز عالی بود | |
|
سلام و سپاس جناب زارع عزیز و ارجمند 🙏 سبز و سلامت باشید بزرگوار🍃🌷 | |
|
سلام و عرض ادب استاد علامیان بسیار ممنونم که من رو از نظرات و دانشتون بهره مند کردید.نگاه جدیدی به من آموختید و خوشحالم که وقت ارزشمندتون رو پای نوشته این حقیر صرف کردید. سعی میکنم در حد توانم از مطالبی که فرمودید نهایت استفاده را ببرم. | |
|
سلام حسین آقای رضایی ارجمند (آشنا) خواهش میکنم بزرگوار ارادتمندم موفق و سبز باشید در تمام مراحل زندگی🌿🌹 | |
|
سلام و عرض ارادت متشکر از نگاهتون | |
|
سلام و عرض ادب متشکرم استاد سایتون مستدام | |
|
سلام و احترام ممنون از لطفتون بزرگوارید | |
|
سلام و عرض ارادت استاد زارع گرامی عشق را هرچه بیشتر توصیف میکنم به حجم نادانیم از آن بیشتر پی میبرم. ممنون از حضور دلگرم کنندتون. | |
|
سلام و احترام بنده سوادم اجازه نمیدهد در این مبحث نظری بدهم .فقط از حضورتان در این صفحه تشکر میکنم. | |
|
سلام و عرض ادب ممنون از حسن توجهتون شاهزاده خانوم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و جناب رضایی ارجمند
اولین مسئله ای که شما باید به آن توجه کنید (سلامت زبان) است. زبان ابزار انتقال احساس و اندیشه میباشد و شعر هم آمیزه ای از این دو است که به شیوه ای غیرمستقیم و هنری (خیال انگیز) بیان میشود؛ به همین دلیل است که شعر را گره خوردگی زبان و خیال دانسته اند. درواقع عاطفه و تخیل در زبانِ واحد به تلاقی یکدیگر میرسند.
اگر شما اندیشه ی ارزشمندی داشته باشید و یا از احساس و عاطفه ای سرشار بهره مند باشید اما نتوانید با زبانی سالم، رسا و جذاب آن را بیان کنید، هیچکس نمیتواند با احساستان شریک شود و از جهان بینی شما استفاده کند و از همه مهمتر، نمیتواند از بیان احساس و اندیشه ی شما، لذت یا بهره ی هنری ببرد. پس لازم است تمرکز ویژه ای بر بیشتر کردن انسجام ذهنی و زبانی خود داشته باشید.
یادتان باشد پرهیز از کژتابی و لغزش زبانی و رسیدن به رسانایی زبان از وظایف بسیار مهم شاعر است.
«پیشنهاد میکنم ابتدا کتاب شعر و شاعران اثر محمد حقوقی و یا کتاب تاریخ تحلیلی شعرنو اثر شمس لنگرودی و پس از آن نظریه ی زبانیت دکتر رضا براهنی را حتمن مطالعه کنید.»
مواردی که برای حرکت به سمت شعر لازم و ضروری اند و با رعایت آن میتوان یک متن را به شعر تبدیل کرد عبارتند از: زبان و تخیل شاعرانه، تصویرسازی یا ایماژ شعری با ارائه ی جهان بینی تازه و متفاوت، رعایت ایجاز و پرهیز از اضافه گویی، توجه به تقطیع در قالب سپید، و توجه به لایه های زیرین معنا–مفهوم در شعر.
مهمترین عنصری که وجودش بسیار اهمیت دارد، تخیل و مکانیسم اجرای آن یعنی صورخیال است. نوشته ای که بدون تخیل تازه بر کاغذ می آید هرچه که باشد، شعر نیست.
نکته ی دیگر، ماهیت شعر با نگاه متفاوت به پدیده ها یا خلق فضای استعاری–خیالی ست که با خیال پردازی ساخته و از طریق شاعرانگی زبان بیان میشود.
اجرای زبان و نگاه متفاوت به پدیده های پیرامون یعنی؛ متفاوت ببینیم و متفاوت بیان کنیم و تصاویر تازه و متنوعی را در قالب زبان و بیان شعری با منطقِ شاعرانه ارائه دهیم.
شعر به تصویر کشیدنِ ایده های شاعرانه در قالب کلمات و عینیت بخشی به تصاویر و مفاهیم ذهنی ست. زبان شعر هم هنرِ چگونه گفتن و اجرای عینیت و ذهنیت است، البته با تکنیکها و شیوه هایی که از طریق همنشینی کلمات برای ایجاد معنا و آهنگ استفاده میشود.
شاعر با (کشف و شهود) و (نشانه گذاری) در شعر سر و کار دارد. شاعر بجاي انتقال مستقیم معنا به نمايش نشانه ها ميپردازد تا مخاطب آن نشانه ها را شناسایی کند و به جاي خواندن و دريافت سریع معنا، آن را حس كند يا حتي ببيند و با جهان بینیِ خود به درک و کشف جهان بینی شعر برسد. بنابراین میتوان گفت؛ نشانه ها مفاهیم انتزاعي را مرئي و عيني ميكنند.
باید توجه داشته باشید که زبانتان زبان شعر باشد، نه زبان نثر یا متن.
محتوا و مفهوم و یا هرآنچه که میخواهیم به مخاطب ارائه دهیم باید به شکل غیر مستقیم در لایه زیرین شعر باشد.
به این مثال خوب دقت کنید؛
نویسنده در یک نثر در وصف جدایی و فراق یار میگوید: تو میروی و من در پاییز هجرانت هق هق گریه میکنم.
اما شاعر همین محتوا و مفهوم را با شاعرانگی زبان شعر ارتقا میبخشد و به شعریت میرساند. در واقع با آشنایی زدایی مظهری از زیبایی شناسی را می آفریند:
«چلچله های چشم میروند
پاییز می آید و
باران»
سعی کنید مضامینی بسازید که دیگران نساخته اند یا حداقل زاویه دید جدیدی به مضامین داشته باشید. از ایده های تکراری–عناصر کلیشه ای و یا تکرار معانی و ترکیباتی که مخاطب قبلا خوانده و برایش آشناست بپرهیزید و به معانی غیرمستقیم جملات بیشتر دقت کنید.
به عنوان مثال در اینجا گفته اید:
«عشق، عشق است...
پیر و جوان نمیشناسد
.
.
و دوباره در جای دیگر:
خواه پير طريقت باشي
يا پسري جوان»
حواستان به این تکرارها باشد زیرا آفتِ متن میشود و از زیبایی اثر میکاهد. شاعر با توضیح واضحات و توصیف عناصر شعر، زحمت ذهنی مخاطب را کم میکند و مانع التذاذ هنری او میشود.پس بهترست همیشه جانب ایجاز را رعایت کنید و از عوامل ایجادکننده ی اطناب بکاهید.
با آرزوی موفقیت برای شما و دیگر دوستان نبض قلمتان سبز🌿 یاحق