دوشنبه ۵ آذر
ابراهیم شعری از حسین رضایی(آشنا)
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۴۹ شماره ثبت ۱۱۱۶۰۲
بازدید : ۲۲۵ | نظرات : ۱۱
|
دفاتر شعر حسین رضایی(آشنا)
آخرین اشعار ناب حسین رضایی(آشنا)
|
انگار كسي ديگر به فكر روييدن گلها نمي باشد...
انگار ديگر براي كسي تفاوتي نمي كند كوچه هاي قهر و آشتي داشته باشند يا نه
اينجا مردم عادت كرده اند كه ديگر صندلي هاي پاركها را روبروي هم نسازند
انگار براي با هم نبودنشان تره هم خورد نميكنند...
در شهري كه ابرها براي گريه كردنشان باج ميگيرند
در شهري كه فريادها در پشت سكوت شب ها خورده شده اند
در شهري كه شهر من است
در شهري كه آسمانها بي ستاره اند و ستاره ها بي فروغ
و فروغ دروغ بسيار است
من به ابراهيم مي انديشم...
در جايي كه درها محكم بسته مي شوند و سرها محكم كوبيده
من به عشق فكر ميكنم
من به جاودانه ها مي انديشم
به جايي براي بهتر زيستن
به شبهايي آرامتر
به مردماني شادتر
به ابراهيم خليل الله
به چوپاني كه نه گله اي را تنها، بلكه دنيايي را در گذر فصلها در انتهاي فاصله ها به مقصد رساند
به ابراهيم به دوست خدا سلام.
سلام ابراهيم
سلام اي كسي كه ساده ترين
سلام اي كه آزادترين
سلام اي كه نزديكترين
سلام اي به يقين رسيده.
سلام به دوستي بي پرده ات
سلام به عشق ناب ات.
راستي كدام لحظه بود كه در درونت زمزمه هاي عشق را شنيدي
كه احساس كردي شب ها دلتنگ شده ايي
كه كم خواب تر شده ايي
بي اشتها تر
بگو ابراهيم
در كدام روز نسيم عشق، روحت را نواخت و بي قرارت كرد
بگو ابراهيم
بگو چگونه بود كه شنيدي صدايي را كه ميگفت قرباني كن تمام هستي ات را؟
در شهري كه انسانها مردمان را قرباني هوس هاي خود ميكنند
در شهري كه ديگر
مردمان همديگر را دوست ندارند،تا چه برسد به خدا
من به دوست خدا فكر ميكنم
به قرباني هستي ابراهيم
به اسماعيل
به اسماعيل ،به پسر دوست خدا سلام.
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب ممنون استاد | |
|
سلام ممنون از توجهتون. خدا شما را برای کشورمون حفظ کنه. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیباست