سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گل مرداب

        شعری از

        سید محمد اقبالیان

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۵۶ شماره ثبت ۱۱۱۵۷۸
          بازدید : ۱۶۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید محمد اقبالیان

        گرامی گل!
        گل نازم!
        خدای عشق و احسا سم،
        ترا در چشمه های شرقی احساس میجویند،
        ترا آن سوی دریاهای بی پایان و بی آغاز میجویند،
        ترا در سرزمین های هزار ویک شب شرقی،
        ترا در سکر راز آلود عطر یاس میجویند.
        ........
        تو اینجائی!
        تو اینجائی گل نازم!!
        چه بیهوده ترا درهرچه دور و دیر و بی پایان و بی آغاز میجویند.
        )تو ای نیلوفر آبی ( 1
        )تو ای رویای مهتابی(
        تو اینجائی،
        میان این هیاهوی غریب غربت و تنهائی انسان،
        در این مرداب تاریخ تعفن بار صدها سال حقد و. حسرت و کینه،
        در این قرن عروج آدمی تا کهکشانهای،
        هزاران سال نوری از صفای چشمه ساران دور،
        تو اینجا سر ز خاک تیره بیرون کرده ،
        روئیدی.
        تو گل دادی در این خاک سیاه بی پناهی ها،
        تو همچون چشمة خورشید در متن شب پائیز جوشیدی.
        ولی افسوس،
        چشمان به شب خو کردة انسان،
        در این مرداب تاریک تباهی ها،
        ز دیدار تو ای زیبا گل مهتاب ،
        واماندست.
        ترا با صد هزاران جلوه می بیند،
        ولی احساس آدمها،
        ز ادراک تو جا ماندست!!
        چه باک اما!؟
        که آن شوریده سر رند مسیحائی،چه خوش گفته است:
        ))به تقدیر گلاب و گل تفاوت از طلوع آفرینش هست(( 2
        چه باک اما!؟
        که نشناسد ترا هر بی خبر از عالم مستی.
        می اندیشم:
        وزیباتر از این اندیشه چیزی نیست:
        تو اینجائی وبا تو لحظه ها خوبند.
        تو اینجائی وبا تو آسمان آبیست.
        گل زیبا،
        تو اینجائی وبا تو آسمان آبیست.
        آغاز سرایش زمستان 89
        انجام سرایش پائیز 94
        -1 این دو بیت از لکه ابر عابر آفاق تنهائی اخوان عزیز.
        -2 حافظ که میفرماید:
        در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
        کاین شاهد بازاری وآن پرده نشین باشد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۲۸
        درود
        نیمایی زیباییست👏👏🌺🌺
        موفق باشید
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۵۱
        درود بر شما بسیار زیبا بود

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید

        ☘️☘️☘️☘️☘️☘️
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۴۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        خوش آهنگ خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        درودها بزرگوار .
        بسیار عالی لذت بردم.

        موفق باشید .
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰
        سرودی زیبا یی بود
        لذت بردم
        درود بنده را بپذ یر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۴۶
        درود برشما شاعر ارجمند

        بسیار عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۱۰
        درود بر شما گرامی خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5