سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        غزل : دوری

        شعری از

        مسعود بافقی زاده ( شاعر )

        از دفتر ای کاش کلاغه برسه به خونش .. !!! نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۰۲ شماره ثبت ۱۱۱۳۲۶
          بازدید : ۲۰۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسعود بافقی زاده ( شاعر )

        غزل : دوری
         
        نیست محزون تر از این شعر که میگویم من
        دیر سالی است که عشق از همه می بویم من
        عاشقان را همه مست از می ِ شعرم بدهید
        هر دم صبح که در میکده  میرویَم من
        ناخلف بوده ام از عشق نصیبم .. دوری
        نیمه شب ها همه اشک از مژه میشویم من
        از خراسان پی معشوقه دویدم تا غرب
        شهر تا شهر .. رمه تا رمه می‌جویم من
        چون که امید به دیدارِ رخِ  ماهش هست
        دل به دل  تا به دلِ  هلهله می پویم من
        عاشقان آمدن عشق عجب وقتِ خوشی است
        نیست محزون تر از این شعر که می‌گویم من !!
         
                  شاعر :مسعود بافقی زاده
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۵۱
        درود بزرگوار
        دلنشین و زیبا بود خندانک
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۲
        ممنون استادم ..لطف دارید بزرگوار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۰۰
        درودبر اندیشه نابتان
        شاعرواستاد بزرگوار
        هزاران درود
        بداهه ای برای شعر زیبای شما
        صد تیر عشق هر دم، از تو شده روانه
        ای دشمن دل من، این دل واین نشانه
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۳
        سلام /خدا به شما خیر و سلامتی بدهد .. ممنونم از محبتی که به این حقیر دارید .. خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالقاسم کریمی
        شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۴
        سپاس //هزاران گل تقدیم مهربانی شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رقیه یاوری زاده(ازل)
        سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۲۰:۲۵
        سلام و ضمن عرض ادب و احترام
        درودتان باد👏🌼🍂
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        مسعود بافقی زاده ( شاعر )
        چهارشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۱ ۱۷:۴۸
        سلام بزرگوار
        محبت دارید
        مانا باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1