با سلام
بسیار زیباست چون اجازه نقد دارم در کمال احترام و اختصار عارضم با فرمایش جناب مهرداد عزیزیان موافقم شما خود استادید و میدانید که شعر نیمایی هم وزن دارد و هم قافیه و فقط تفاوتش با شعر سنتی در وزن این است که طول مصراعها برابر نیستند و قافیه هم جایگاه مشخصی ندارد اما شما گاهی اشکال وزنی پیدا میکنید مثلا در این مصراع
(شعله ای که بر افروختی از نهانخانه پیشانی من) که باید اینگونه میفرمودید
( شعله را که برافروخته ای
از نهانخانه ی پیشانی من )
با آرزوی بهترینها برا ی شما و آثار زیبایتان
حضور ارزشمند شما دراین صفحه غنیمتی است باعث افتخار این شاگرد تمام مواردی که فرمودید و نیز جناب عزیزیان کاملا به جا و حق است ایرادات وزنی که گوشزد فرمودید در یک موقعیت مناسب برطرف نموده و ویرایش لازم را انجام خواهم داد بسیار سپاسگزار و قدردان حضرتعالی هستم🙏🙏
خوب میدانم که گناهم عشق است استادی داشتیم که هر وقت بحث از عشق و عاشقی میشد میگفتن عشق تلخترین شیرینیِ زندگیِ هر انسانیه،گاهی که دانشجوها اذیتشون میکردن میگفتن نفرین من براتون اینه که به دردِ بی درمونِ عشق گرفتار بشین😅اون زمانا ذوق میکردیم،بعدها فهمیدیم چه نفرینی بود امیدوارم بهترینها براتون رقم بخوره⚘ شاد و تندرست باشید
عشق شاید تنها درد بی درمان است که متصل به عالم بالاست رشته نوری که بر قلب میتابد و نشانه آن اینکه حتی سالها هم بگذرد کمرنگ یا ازبین نمیرود در یک کلام عشق استخوان آدم را پودر میکند به قول استاد عاشقتان ،زیباترین نفرینی است که در حق کسی میتوان نمود ولی خدایی تحملش خیلی سخت است🙏🙏
مثل همیشه شرمنده ام کردید ،این سروده بداهه ای بود که از غلیانات روحی تراویده شد در حقیقت نخواستم دست بهش ببرم تا امانتدار خوبی برای روح خودم باشم این شعر روحم بود خودشم صاحبش ،خواستم سالها بعد وقتی میخوانم همان حس را در من زنده کند
درود و عرض ادب جناب کریمی برادر ارجمندم بسیار زیباست ار تباط شماو معبود. به راستی که انتهای عشق است، و درک این نکته که روحی هستیم در قالب جسم، جسمی رها درک می کند این پیوند و رشته ی نور
در پناه نور لایتناهیش باشید همیشه، والبته دلتنگی همیشه هست زیراخود نیک می دانیم درجه ی الهی خود را قلب مهربانتان درارامش همیشه، والبته آنچه من درک کردم درون است، تمام آن زیبایی ها و نور ها، نه در مسجد نه کعبه نه کنشت، نه شخص، نهایت باید به خود بازگشت و درود برشما به این خودشناسی
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیباست چون اجازه نقد دارم در کمال احترام و اختصار عارضم با فرمایش جناب مهرداد عزیزیان موافقم شما خود استادید و میدانید که شعر نیمایی هم وزن دارد و هم قافیه و فقط تفاوتش با شعر سنتی در وزن این است که طول مصراعها برابر نیستند و قافیه هم جایگاه مشخصی ندارد اما شما گاهی اشکال وزنی پیدا میکنید مثلا در این مصراع
(شعله ای که بر افروختی از نهانخانه پیشانی من) که باید اینگونه میفرمودید
( شعله را که برافروخته ای
از نهانخانه ی پیشانی من )
با آرزوی بهترینها برا ی شما و آثار زیبایتان