پنجشنبه ۲۹ آذر
لحطه هاي جدايي شعری از روانبد
از دفتر بهار وخزان نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۲ ۰۰:۰۹ شماره ثبت ۱۱۰۹۷
بازدید : ۷۲۷ | نظرات : ۱۰
|
|
باز آمد
باز آمد لحظه های الوداع
باز گریبانگیر ما شد جمله ((خدا به همرات))
هم نفس وقت وداع هست
وقت اوج بیوفایی
باز از تو خنجری برقلب من هدیه شود
باز خزان رفتنت
وصل بهاران گیرد از من
باز آمد
باز آمد لحظه بی همدمی
ای بلبل دیروز من
تا به کی تو می پری
اینچنین بر هر گلی
خاطرات عشقمون لحظه های عاشقی
یک به یک از یاد تو رفتندعزیز
من نبودم اینچنین شیدا و مست
گر رخ زیبای تو بر دل نمیزد چشمکی
باز رسید
باز رسید وقت کوچ قلب تو از قلب من
باز هوای دیگری کرد مرا از تو جدا
من چو مثل دیگران محو شدم از خاطرت
باز باید با غمت روز و شب دیدار کنم
باز افتاد فاصله
فاصله چون ماه و خورشید
فاصله ای بی نهایت در دو روز زندگی
شاد باش هر جا که هستی شاد باش
آخرین جمله ز قلبی بیقرار
((خدا نگهدار خدا نگهدار))
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.