درودی دیگر بار
بله در اینکه در این سروده نوآوری شده بود در به کارگیری اسطورههای کهن، تردیدی نیست.
در مورد زبان شعر هم باورمندم اثر باید به گونهای باشه که بشه دورهی سرودن اون رو تشخیص داد. البته فکر میکنم آرکائیسم لزوما گزنده و زشت نیست و بسته به مهارت سراینده میتونه زیبا و دلکش هم باشه اما زیادهروی در به کار گیری واژگان کهن در دید من چندان پسندیده نیست.
ببینید مثلا در جوانترهایی که میشناسم شخصی مثل تتلو محبوبیت داره. راستش اولش این مساله برایم قابل هضم نبود تا اینکه با این هوادارا هم صحبت شدم. نکته مشترکی که همه بهش اشاره داشتن این بود که قابل فهم حرف میزنه، مسائل و دغدغه های ما رو میگه و...
درسته که بعضی آثار این شخص از مرز اخلاق و ادب گذشته ولی نکتهای که هواداراش میگن جای تامل داره. منظورم اینه که باید بتونیم جاذبه قابل درکی برای مخاطب ایجاد کنیم
اعراض بیش از حد از زبان گفتار دافعه ایجاد میکنه. به عنوان کسی که به شدت به شعر و ادبیات علاقه دارم گاهی شعر برخی شاعران رو بخاطر افراط در کهنه گرایی ازش میگذرم و حتی تا آخر نمیتونم بخونم که ببینم چی میخواسته بگه، دیگه قطعا کسی که تو فضای ادبی نباشه طاقتش از من نوعی کمتر هم خواهد بود.
شاید بگید که من برای دل خودم مینویسم ولی به نظرم این پذیرفته نیست چون هنر یه وجه اجتماعی داره و توجه به خواست مخاطب هم باید در کاربرگ هنرمند باشه
ببخشید که زیاده گویی کردم
پایدار باشید
جالب و زیبا بود
"گیج"؟