آرزویی نیست

سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم

شعری پیش رو داریم از شاعر مستعد و با ادب سایت آقای آرمین پرهیزکار

برعکس سایر شعرهای زیبای این شاعر فکر کنم این شعر را با عجله و بدون سمباده کاری ارسال کرده که موارد زیر در شعر واکاوی شده است

➡️ در بیت اول

در مصرع دوم گرچه می دانم نظرت این است که آرزویت از درد دود شده اما به کاربردن (همراه) این معنی را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند که آرزو و درد کنار هم دود شده اند
که تضاد غیر قابل قبولی است
اگر به جای (همراه) مثلا (در پیش) و یا (بر روی) می نوشتی این ایراد وارد نبود

➡️ در بیت دوم

چیزی برای کشف نیست هردومصرع تکرار یک حرف است

زیست در تاریکی و شب و دو مصراع نه همپوشانی دارند و نه
علی و معلولی هستند فقط دونوع گویش واحد است
به نوعی دچار توتولوژیک یا همان گویی شدی

➡️ بیت سوم

ضعف تالیف دارد چرا که در خبری که ارائه دادی برای صخره بودن در ادامه چه ربطی به صخره بودن دارد که بخت تو مانند موج بر تو میزند و اگر صخره نبودی که نماد استواری است بخت تو موج نمیزد بهت؟ پس میبینی ضعف تالیف وجود دارد

➡️ در بیت چهارم
باز ضعف تالیف

وقتی ابری به حالت گریه میکند انتظار مخاطب در جوابش جاری بودن رود نیست ممکن است ابر به جای دیگری ببارد و رودی هم جاری نباشد.

امید که آثار بعدی شما پربارتر باشد

ایام عزت مستدام

سید هادی محمدی