مبتلا به دیوانگی

درود
بسیار زیباست
روایتی جذاب و البته امروزی دارد
گرچه دوستان گمان میکنند بنده روایت کهن را ارجح میدانم منتها واقعا برای بنده زمان روایت مهم نیست و زیبایی روایت مهم است
اگر امروزی باشد و زیبا باشد هیچ اشکالی که ندارد اتفاقا اقبال بیشتر مخاطب را نیز در پی دارد.
به گمان بنده پیچیدگی غیر قابل حل در روایت آفت هنر است و نه حتی پیچیدگی قابل حل شدن
البته بنده در کلیت پیچیدگی را لزوما امتیاز برای اثر به حساب نمی آورم
روایت شما امروزیست و با اینکه پیچیدگی ندارد زیباست
آنچه به عنوان نکته میخواهم به صفحه ی شما اضافه کنم ..
در استفاده از ضمیرها تا جای ممکن خساست به خرج دهید
تا جایی که به روایت صدمه نزند
بر فرض \" این تنم\" همزمان ۲ ضمیر دارد
یکی اشاره دیگری مالکیت
هرگاه میشود یکی را حذف کرد ، حذف کنید
از جای جای جسم من گلبول میگیرد
در جاهایی هم که امکان پذیر است ضمیرهای اشاره و ضمیر های شخصی را حذف یا تعدیل کرد اندکی کند و کاو کنید و اگر مقدور بود انجام دهید در اشعار
مثال
این دنیا
این دوران
در اینگونه موارد اگر امکان حذف ضمیرها وجود دارد امتحان کنید و ببینید با حذفشان راحت تر هستید یا خیر
موفق باشید 👏👏🌺🌺🌺

درود بزرگوار
جالب و زیبا بود

سلام جناب سعادت نژاد
بسیار زیبا سروده ای شما
دست مریزا

سلام و درود جناب سعادت نژاد
حتی خدا هم پشت بندِ هر تماس من
خطش صدای ممتد مشغول می گیرد
بسیاااااااااار عالی
واقعا شعر های جدیدتان که با زبان و سبک دیگریست بسیار به دل می نشیند و واقعا مهارت خوبی در ان دارید
انقدر ارایه ها و عناصر ادبی را در شعرتان در عین سادگی به وفور می توان یافت که از این استعداد متحیرم
موفق باشید

درود رضا جان
بسیار زیبا و انسجام بیان سرودی
مشاالله به این پیشرفت
الهی در پناه حق همواره بمانی و به مهر بسرایی رفیق

عرض سلام و ادب خدمت جناب سعادت نژاد که باز هم به رخ کشید قدرتش را و نشان داد به به و چه چه دیگران بی دلیل نیست
در این نقد هم از قدرت شعر و هم از ایرادات ان می گویم

بگذارید این شعر را اینگونه تعریف کنم:یک شعر مهندسی شده

وقتی که می خواهم رفیق زندگی باشم
هر مرحله از زندگی را غول می گیرد

با این بیت ابتدای شعر مفهوم و هدفش از شعر را می گوید که مشکلات شخصی در زندگی و از سبب اجتماع است ویک سرنخ مبهمی به خواننده می دهد
شعرش را ادامه می دهد و در سه بیت متوالی از مشکلاتش می گوید که در اکنون در چه حالی است:

می ترسم از مرگم در این دنیا زمانی که
قبری برای مردنم هم پول می گیرد

آنقدر کم رنگم شبیه روح سرگردان
هر کس که می خواهد مرا مجهول می گیرد

مستی شبیه انگلی افتاده بر جانم
از جای جای این تنم گلبول می گیرد

در این سه بیت از مشکلاتی گفت که نه تنها شخصی بلکه می تواند اجتماعی و گرینبار گیر همه باشد و این نششان می دهد که شاعر شخصیت دغدغه مندی اش را همیشه حفظ می کند
و سپس در بیت بعدی اعلام می کند این همه درد او را به یک بیماری مبتلا کرده اند به نام .... و حتی درمانش را هم توضیح می دهد ، این گونه:
من مبتلا هستم به خندیدن پسِ دردم
درمان من تا آخرت هم طول می گیرد
در این بیت شاعر بسیار هوشمندانه عمل کرد و از مفهوم این بیت استفاده کرد و نتیجه بسیار جالبی در بیت بعد از ان گرفت که حاصلش شد:
پس مست می مانم همیشه تا نفهمم که
روحم سراغ جرعه ی معقول می گیرد

شاعر در این جا داستانش را بست و و انچه می خواست را گفت اما شعر را راها نکرد و برگشت تا سر نخی که در بیت اول به شما داده بود را برایتان کامل کند تا مفهومش جا بیافتد که نوشت:

انگار پستی و بلندی های این دوران
تنها در این دنیا مرا مفعول می گیرد

حتی خدا هم پشت بندِ هر تماس من
خطش صدای ممتد مشغول می گیرد

در این شعر یک انسجام و پرداخت بسیار خوبی رقم خورد به گونه که می توان گفت مهندسی شده لحن ساده و سبک امروزی در عین حال بسیار زیبا و جالب که در این نقد به جزعیات نپرداختم و فقط انسجام این شعر را شرح دادم
و اما ایرادات شعر :
از طرفی شعر جای بهتر شدن هم دارد مثل نکته ای که جناب عزیزیان گفتند و به نظر خودم فعل های ترکیبی"طول می گیرد" و "صدا می گیرد" و " مفعول می گیرد" کمی بی معنا هستند و سر هم شده اند و جای کار دارد هنوز
و نکته دیگر اینکه شعر شما در سبکی جدید است و استفاده از کلماتی مثل"مجهول"و"مفعول"و"پستی و بلندی ها" بنظرم خوشایند چنین شعری نیست

موفق و پیروز باشید

درودها برقلمت واحساست
چه خوب رقص واژه هارا تقدیم به مخاطبین وطرفدارهایِ اشعارت میکنی
ممنون میشم پیج اشعارتون حتمابذاریدتافالوکنیم چون طرفدارقلم نابتان هستم

درود جناب سعادت نژاد، قلم و اندیشه شما را بسیار دوست می دارم و برایتان آرزوی موفقیت های روز افزون دارم

سلام
و عالی بود
دست مریزاد

درود 2: خوشحالم که چنین سروده ی زیبایی خواندم،وبسیارخرسندم از اشنایی با جوانان پراز استعدادناب و خاص بودن در میان جمعی که تجربه و استعدادتلفیق شده و همه در کنار هم رو به پیشرفت قدم برمیدارند باعث افتخار است
به امید موفقیت های روز افزون برای تمام عزیزان

درود جناب سعادت
مثل همیشه زیرکانه بود شعرتون
برای منه دانش آموز که با درسا سروکار دارم کاملا زیرکیتون از گفتن مفعول و گلبول و انگل با توجه به بیتشون مشهوده
برای اولین بار که خوندم ردیف شعرتون عجیب بود برام
ولی وقتی دوباره خوندم دیدم نه، قابل فهمه و تو سبک مدرن عادیه
در مورد نکته ضمیر که جناب عزیزیان گفتن باهاشون موافقم
در اینکه صاحب استعدادین شکی نیست
امیدوارم روز به روز پیشرفتتونو ببینیم

عرض درود و ادب جوان خوش ذوق
بسیار پسندیدم شعرتان را و ارتباط خوبی برقرار کردم

درود رضا جان سعادت نژاد
هربار پیشرفت و رویکردی رو به جلو در اشعارت حس میشود قلمت سبز افرین

درود بر شما
اجتماعی و گیراست
موفقیت تان روزافزون

درود بر شاعر جوان آقاي سعادت نژاد
قطعه اي خاص وپر از نگاه ويژه به مسائل ، معضلات و مشكلات جامعه بشري و البته با زيركي بسيار به اين بوم كهن . دستمريزاد .
گذشته از موارد گفته شده كه البته از ديد يك شاعر حرفه اي همچون جناب عزيزيان عزيز قطعا دور نمي ماند و خداوند همواره بر تاييدات ايشان بيفزايد .
غير از واژه نامانوس " غول " در مصراع دوم "مطلع شعر " ، باقي قوافي بسيار زيبا چيدمان و معنا آفرين شده اند و ديگر هيچ .
قلمتان افكارتان چون خورشيد .

با سلامی گرم و با صدها درود
آمدم، خواندم من این زیبا سرود
مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
آفرین بر شاعرش
======================
منتظر اورا که پاید دفترم
با حضورش بر نهد منت سرم
خواند او شعرم فزاید باورم
نقد هم سازد چه خوب
======================
یک ستارک چون که هستی، شاعری
یک ستارک گر به خواندن حاضری
کسری از آن سه که گوید قادری
برسرودن شعر ناب
======================
این سروشم مثل کارتی مشترک
راه جو بر هرگلی چون شاپرک
کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
گر دل آزارت شده گو برکَنَم
======================
* * *
آنقدر کم رنگم شبیه روح سرگردان
هر کس که می خواهد مرا مجهول می گیرد

هزاران درود جناب سعادت نژاد ادیب

آفرین... آفرین
درود بر شما و این ذوق سرشار
زنده باشید

بسیار دل‌انگیز سرودید.

درود

درود بر جناب سعادت نژاد عزیز
نکته سنج، ظریف و تیزهوشانه
لذت بردم.
قلمتان سبز

زنده باد

حتی خدا هم پشت بندِ هر تماس من
خطش صدای ممتد مشغول می گیرد

درود بی کران بر جناب سعادت نژاد 🌷
گوهری ناب خواندم از قلمتان
بسیار زیبا و خوش آهنگ
لذت وافر بردم
موفق باشید

انگار   پستی  و  بلندی   های   این  دوران

تنها   در  این  دنیا   مرا   مفعول  می گیرد


درود برشما
عالی بود

افق دیدت بسیار گسترده است
از مضمون شعر هر چند درش ناامیدی موج می زد، خوشم اومد

بیت آخر تلخ بود.. امیدوارم همیشه *امید داشتن* چراغ راه زندگی ت باشه