سه شنبه ۱۶ بهمن
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
شاباش
ای کاش که اسرار مرا فاش نمی کرد
کاری که نباید بکند... کاش نمی کرد
خورشید جهانتاب فلک نور طلائی
در شبکده ظلمت خفاش نمی کرد
آهی که چکید از سر مژگان نگاهی
تصویر ترین پرده ی نقاش نمی کرد
ما را چه به رسوائی اگر در گذر عشق
دیوانگی ام مته به خشخاش نمی کرد
ای کاش به زیبایی ات ای خوشه گندم
بی عقلی ما این همه کنکاش نمی کرد
آواره تر از کشته ی شمشیر ندامت
بیچاره این زخم نمک پاش نمی کرد
گلبرگ بهار است و تن سرد زمستان
ای کاش فلک این همه شاباش نمی کرد
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب آزاد عزیز مصرع اول ابهام بیشتری داشت اما مجددا تاکید می کنم که "تصویرترین" را بعنوان صفت "پرده ی نقاش" در نظر گرفته و "تصویرترین پرده ی ..." بخوانید و ارادت
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا👏👏🌺🌺