سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        مثنوی 1

        شعری از

        مجیدنیکی سبکبار

        از دفتر شمس و تبریزی نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ ۰۴:۰۵ شماره ثبت ۱۰۶۶۷۱
          بازدید : ۱۳۳۰۵   |    نظرات : ۱۹۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
         
         
        شمس و تبریزی
        مثنوی: 1
        من تو را شمسم به تاریکی تو تبریزی مرا
        گر به سر آوردن ازخاکم به پا خیزی مرا
        گو به سرچشمه گشودم بار اول دیدگان
        هفت ماهم شد که مادر راندم از بطن نهان
        بودم از دستی به دستان دگر در گیر و داد  
        بی که آغوشی بگردد باز بر این  تازه زاد
        روی دستان با غریبی گریه می کردم حزین
        بس که لرزان بودم آنگه ریزه انسان نا وزین
        چشم مردم زین سبب مأیوس بود از ماندنم
        بهر مادر در تپش دل ها نه بر نازاندنم
        بخت من زان ابتدا اینگونه بر تارک نشست
        تا که بودم از نبودم غم به دل اندک نشست
        سهم من کم از طبیعت بس نبود ای نامراد
        کاین جفا از مردمم حسرت به قلبم بر نهاد
        آتش حسرت چهل سالی نهان در سینه ماند
        تا بخشکاند تبسم گر به هر آئینه ماند
         
         
         
        ۲۴
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجیدنیکی سبکبار

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        محمد علی رضاپور

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        محمد رضا خوشرو

        ،

        احسان کریمیان علی آبادی

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        ژکا گرجاسی

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        علی رفیعی وردنجانی

        ،

        آهو محمدی

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        ندا عبدحق

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        ماهور محمدی

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        فرهاد احمدیان

        ،

        نیاز ناطق

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        علی احمدی( م امین)

        ،

        ادریس علیزاده

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        مهناز مرادی

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        علیرضا مرادی( مراد )

        ،

        حجت اله نخعی ریحانی

        ،

        زهرا مهدوی راد(گل یخ)

        ،

        شادان شهرو

        ،

        نیره صدری

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        بهروز ابراهیمیان

        ،

        سودابه حسن پور(کرشمه)

        ،

        محمدکریمی (پویا)

        ،

        امین فرومدی

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        محمود فتحی چقاده

        ،

        مرضیه رضایی (رها)

        ،

        علیرضا اسماعیلی همایون

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0