در بیت نخست که شاعر طوفانی آغاز می کند به صراحت بیان می دارد که هدف از سرودن این اثرچیست.حال آنکه در غزل،این بسیار مهم است که بتوانید هدف را مشخص کنید چنان که اجداد و پدران شعر فارسی اینکار را می کردند.خاصه آنکه این آغاز بندی قدرتمند باشد و در دهن مخاطب شیرین بودنش مزه مزه کند.(در مورد این بیت نگاه کنید به تباهی به تبار/نگاهی ز نگار)
اینکه پریزاد بخواهد در قامت کابوس بنشیند را دقت کنید.کمی اگر منصف باشیم یک ساختارشکنی دور از ذهن را کاشت کرده است.صرف اینکه به غلط آمده باشد یا نه.این را از بعد معنای ظاهری بیت عرض کردم.و موثر است ذکر این نکته که وقتی پریزاد در قامت کابوس بنشیند چه استنتاجی را می توان از این کاشته داشت و می توان ثمره پریزاد را از دید شاعر برداشت کرد(اینها را بگذارید به ترکیب آوایی قامت ِ کابوس---که مرا به وجد آورد)
قدح شب واقعا چیست؟خاصه اینکه شاعر راهنمایی به آن نداشته است؟قدح شب بسیار زیباست.ترکیب متفاوتیست.بسیار می توان پیرامون قدح شب صحبت کرد.من نمی دانم این ترکیب چطور به ذهن کارنده خطور کرده است.به نظر می رسد می توان یک تعبیر کلیتی برای این ترکیب معنایی آورد و اینست که آرامش را. بخاطر عدم وجود نور زیاد،صدای زیاد،وهر چیزی که حواس را پرت کند که اینها جمعا می تواند به آرامش منتهی شود خاصه آنکه کارنده در مصرع بعد تا حدودی اشاره ای دارد به هدفش با آوردن روز و باقی ماجرا.این بیت واقعا یک شاهکار است.و تعالی معنایی(مخصوصا که جدید است)خوبی در آن نهفته است
بیت چهارم به نظر می رسد فرای ابیات دیگر نیست و در خدمت معنای اثر است.توضیحی که بیشتر مقصود کارنده را مشخص می کند.
بیت پنجم زیباییهایی دارد و فرای تلمیحی که در دلش نهفته است یک وام بسیار زیبا هم دارد.هرچند عکس قصه را هدف قرار می دهد اما به زیبایی دست به این کار می زند.این تضادهاست که به دل مخاطب می نشیند.ضمن اینکه تضاد،برای این اثر درست است من بخاطر نداشتن علائم سجاوندی به کارنده اش خرده می گیرم.
در بیت ششم شاهد یک گله مندی هستیم که می توانست زیباتر از این هم باشد چرا که کارنده ابیات فورانی دارد اما در این بیت آن اوجی را که باید است شاهد نیستیم.با این حال در امتداد اثر به درستی ما را دارد به پایان بندی نزدیک می کند و نتیجه این کار باید در بیت بعدی کار شود .و بیت هفتم به درستی ماحصل کار را که دارای پرداخت مناسبی است مشاهده می شود .
در آخر یک غزل دوست داشتنی را از شاعر با هم خواندیم.
پیداست کارنده خود به کاشته اش در باغ واقف .غلو اگر نباشد مانند فرزند آدمیست.از حالات موثر برکاشت کاشته بگیر تا فروان رویاهایی که نود و نه از صد آن به بار ننشسته است.یا نشسته اش مستور که کارنده را دستور. با سپاسمندی از برداشتمندیتان بر نهال کال.
سلام و احترام جناب بیدل عزیز شعر سنگین و زیبایی بود موزون و هنرمندانه واژه ها را رقصاندید البته مطلبی به نظرم آمد گفتم از حضورتان بپرسم در یک مصرع برخلاف سایر مصاریع فعل در آخر آمده ، دلیلش چیست؟ و آیا به زبان شعری صدمه نزده است؟
سلام و درود بزرگوار موسیقی متن گذاشتم چراکه به متن شعر خیلی مرتبط بود من در کارهای مختلفی دکلمه گذاشتم رجوع کنید به شعر همت یا عاشق و یا ... آنجا دکلمه کار کردم بزرگوار
درود جناب صادقی غزل زیبایی سرود در مورد یکی مواردی که در نقد بهش اشاره شده ، پریزاد متسفانه درست مطمئن نیستم برای همین حتما در کتاب اساطیر یه نگاهی می کنم تا مطمئن شم ولی بر خلاف گفته ایشون که پریزاد در کابوس نمی آید در واقع پریزاد در آثار کهن یکی از دیو ها و خدمت کاران انگره مینو بوده
بعد از بررسی حتما این حرفم رو تایید می کنم یا ردش می کنم
درود جناب صادقی عزیز پیرو بحث قبلی عارضم خدمتتون پریزاد دیو نیست ولی از باشندگان زیانکار هست مثل جن و غول و بختک و توضیحات مفصلی هم درباره پریزاد کشف نشده به جز اینکه <<پریزاد دختری است با موهای بلند که به کسی آزار نمیرساند مگر او را آزار دهند>> کلا پری ها موجوداتی بودن زیبا از دسته دیو ها که یک نمونه اون شبیه به سایرن ها در اساطیر یونان است یعنی موجوداتی که کشتی ران ها رو فریب می دادند و به سمت خودشون جذب می کردند و در نهایت اون ها رو می کشتند منبع: کتاب اساطیر ایران از جان راسل هینلز
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
غزلی ناب و زیبا بود
موثر و پر معنی
دستمریزاد