سه شنبه ۱۶ بهمن
چکامه حیرانی شعری از علی معصومی
از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ آذر ۱۴۰۰ ۰۹:۵۱ شماره ثبت ۱۰۵۱۵۳
بازدید : ۱۷۹ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
چکامه حیرانی
داغ غمت نهاده به پیشانی من است
مهرت نشان بی سر و سامانی من است
گمگشته ام به هرچه تب و تاب آرزو
بی تو زمان زمان پریشانی من است
پس کوچه های خلوت نام آشنای درد
سرشار انجماد زمستانی من است
شب های بیقراری و نجوای آسمان
تقویم واژه واژه ی بارانی من است
دیوانه ام نمودی و رفتی و بعد از این
دنیا پر از چکامه ی حیرانی من است
چشم پر از شراب تب آلود فتنه ات
سرچشمه تمام غزل خوانی من است
نیلوفری که پنجه به سرو تو می کشد
دستان عاشقانه ی گیلانی من است
در بامداد قبله ی تو جز ترانه نیست
این هاله از غبار مسلمانی من است
در لابه لای حکمت هر زنده بودنم
تنهاترین دلیل گرانجانی من است
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود 👏👏🌺