جمعه ۲ آذر
یک لا قبایان شعری از دانیال فریادی
از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۵۲ شماره ثبت ۱۰۴۸۴۵
بازدید : ۲۵۶ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب دانیال فریادی
|
هنوز
من گوش بزنگ هستم
ولی انتظار کسی را نمی کشم
جز چاقو تیز کن محل
که به کلاغان
که نبوبتی قارقار می کنند
ناسزا می گوید
فواره های یخ زده
اسیب روحی دیده اند
خاکستر یک لا قبایان را
بر روی کوه ی قاف می پاشند
توریست های مریخی
خواب پوتین های مرا می بینند!
زیرا شماره ش
به پای هیچکس نمی خورد!
نصف النهار جغرافیایی را
در تیمارستانی
بین بیماران قسمت کرده اند
وهنوز قطب شمال
شب ها از تب می سوزد
هنوز کرسی های دانشگاه اکسفورد را
نجار محله ی ما
می سازد
وتار غنکوبت های معتاد
در پذیرایی ها جا خشک کرده اند
هنوز من گوش بزنگ هستم
ولی انتظار کسی را نمی کشم
با تشکر
دانیال فریادی
با نقد خویش راهگشا باشیم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
فکر میکنم .
که به کلاغان
......که نوبتی قار قار میکنند مد نظر شما بوده
از خط فواره های یخ زده
آسیب روحی دیده اند
بسیار لذت بردم.
.
و اما بزرگوار م و عزیز جان .
ای کاش در قسمت پوتین .
که فرمایش کردید.
توریست های مریخی
خواب پوتین های مرا میبینند
زیرا شماره اش
به پای هیچ کس نمیخورد
....
از سربازان مریخی
یا چیزی شبیه آن استفاده میکردید
زیرا
توریست ها که پوتین ندارند
فکر میکنم البته بنده شاگرد شما به حساب می آیم
. به نظرم سربازان و یا مزدور
مزدور را که یعنی سر بازی که اجیر میکنند برای شرکت در جنگ و مزد میگیرد.
به نظرم بهتر بود
.
نصف و نهار جغرافیایی را
تیمارستانی
بین بیماران قسمت کرده اند
بسیار عالی بود .
و لذت بردم .
و ابتکار زیبایی زدید.
ولی به خط های بالایی که سرودید.
پوتینها را نمیخورد.
و در یک مسیر نبودند .
به نظرم هر بخش زیبایی های خود را داشت .
در قسمت دانشگاه آکسفورد.
و ساخت کرسی ها.
به نظر من اگر از کرسی که کمی مشهور تر باشد مانند .
کرسی دادگاه .
یا کرسی قاضی
بیشتر کرسی آن نمایانتر بود بهتر بود .
و البت خود استادید.
و
در مجموع بزرگوار تکه هایی زیبا بود و من لذت بردم و اگر لذت نمیبردم.
نظری نمیدادم.
و با گفتن درودها رفع زحمت میکردم.
شعرتان زیبا بود و موفق باشید.
در پناه حق.