پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
اگه دستامو نگیری ، نکشی از این فلاکت
نبری به سرزمینِ شادی و مهر و حلاوت
اگه چشماتو نبندی ، به روی خطای چشمام
دل نبندی به دلم تا ، بتونم پاشم رو پاهام
اگه دستاتو نذاری ، رو دلِ پردردِ شونم
نشینی کنار تختم ، لب نذاری روی گونم
بهتره دیگه نباشه ، تنِ سرد و نیمه جونم
بهتره دیگه جداشه ، روحم از تنِ خزونم
بی تو یه نخلِ تکیده ، تک و تنها و غریبم
از نوازِشای بارون ، ناامید و بی نصیبم
بره ای هستم که بی تو، اسیرِ پنجهٔ گرگم
بی قرار و بی نشونی ، میونِ دشتی بزرگم
اگه یک قطره از آبِ ، آبروت به روم نپاشی
اگه با این غم و غصّه، تو کنارِ من نباشی
تار و پود آرزوهام ، یه شبه از هم می پاشه
این همون آخرِ خطّه ، که می خوام دنیا نباشه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.