آدم ها دو دسته اند:
»بعضی ها به زیبایی ها عشق می ورزند و در راه معشوق سر می دهند، این ها خودشون هم معشوق اند!
چون زیبایی و نور معشوق رو جذب می کنند، بعد خودشون هم زیبا می شوند و نور می دهند، و جهان را روشن می کنند...
(همون هایی که از خودشون می گذرند تا معشوق در راه کمال پیشرفت کنه)
»بعضی ها به زیبایی ها حسادت می ورزند، و معشوق را زیر پا له می کنند، این ها خیلی دوست دارند معشوق باشند، اما نفرت انگیزند!
چون می خواهند جلوی جلوه ی زیبا و نور معشوق رو بگیرند، اما خودشون در تاریکی غرق می شوند...
(همون هایی که به خیال خود با معشوق رقابت می کنند)
یادمون باشه نمیشه به زور رنگ و لباس و قدرت و ثروت و مقام زیبا بود، زیبایی ذاتی است،
اگر روحت پاک باشه، زیبا و دلچسب هستی،
و اگر روحت ناپاک باشه، با ژست و پیرایش و آرایش، باز هم نفرت انگیز خواهی بود...
آدم ها دوسته اند:
دسته اول همیشه در حال دویدن برای رسیدن به مقصد هستند،
دسته دوم همیشه یکجا به دیوار تکیه زدند و دویدن دسته اول رو تماشا می کنند،
گاهی دسته اول دنبال سرآب هستند، یعنی هرچی می دوند، مقصدشون هم جلوتر از خودشون در حال دو هست،
خوب اینا کی قرار هست به مقصد برسند، خداوند عالم است
(طمع داشتن، پایمال کردن حقوق دیگران، احساس قدرت کردن و کوچک دیدن دیگران از مشخصه های ذاتی این افراد هست، فکر می کنند دنیا با تمام ظواهر و امکاناتش برای اینها خلق شده، باید بدوند تا به همش برسند!!!!!)
گاهی دسته دوم مستقیما وصل به مقصدند، و نیازی به دویدن نمی بینند، چون اونها خدا رو دارند، فریب دنیا رو نمی خورند، فقط از ته دل به دسته اول می خندند،
چون بیدار هستند و هنوز خواب غفلت، قلبشون رو کور نکرده.....
خدایا خودت ما رو هدایت کن، تا چشم هامون جز جلوه ی معشوق چیزی نبینه، و همیشه در این راه بیدار باشیم....
متن زیبا و جالب بود