سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        ساعاتی خوش....

        شعری از

        دانیال فریادی

        از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۱۳ شماره ثبت ۱۰۴۴۰۸
          بازدید : ۲۶۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دانیال فریادی

        پرده ها را کنار کشیدم
        نور با من هم صحبت شد!
        سفره را پهن کردم
        برکت در پشقاب ها متولد شد!
        پنجره را بستم!
        شادی در چهار چوب در حلق اویز ماند!
        پنجره را باز کردم
        بوق اتومبیل ها
        ارکسترسمفونیک
        امشب ماست!
        رقص!
        چاشنی سایه ی روشن های دیوار ماند!
        مهمانی پایان یافت!
        کیسه جارو برقی ابستن شد!
        صندلی ها را مرتب کردم!
        یک مجروح در میان شان یافتم!
        خسته....
        خوابم برد!
        فرادی شب مهمانی
        گوش ها
        تشنه ی
        شنیدن خاطرات ان شب ماندند!
         
         
        با تشکر
        دانیال فریادی
         
        با نقد خویش راهگشا باشیم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۲۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۲۷
        سلام استاد شریف



        ممنون ار لطف شما خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک


        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۵۳
        درود بر شما عزیز
        موفق باشید 👏🌺
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۴۰
        سلام دوست من


        لطف داربد


        ممنون از شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۱۱
        سلام دانیال
        این شعرت عالی بود جزو بهترین شعرای این روز خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۲۹
        سلام مازیار جان ممنون از لطف شما

        سلامت باشید و شاد


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۱۳
        قلمتان مانا ونویسا باد
        شاعربزرگوار
        بهترین ها را برای شما آرزو می کنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۳۰
        سلام دوست من

        ممنون ار لطف شما

        شاد باشی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک

        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۱۴
        سلام بنظرم قبل از ارسال بر ویرایش اثر دقت بفرمایید آ ها را بدون کلاه نوشته اید ، بشقاب ، چهارچوب ، ارکستر سمفونیک ، سایه روشن ، میانشان
        مطلب بعد لغات بیگانه حتی الامکان بکار نبریم
        مطلب بعد در نثر سپید سطربندی بسیار مهمست در دوجا احساس کردم این مهم را لحاظ نکردید یک
        ارکسترسمفونیک
        امشب ماست!
        بهترست اینگونه بنویسید
        ارکستر سمفونیک امشب ماست!
        چون کاف سمفونیک کسره دارد و متصل به امشب است
        دو
        تشنه ی شنیدن خاطرات آن شب ماندند
        مطلب بعد نمیدانم چرا اینقدر علامت تعجب در اثر آورده اید واقعا انسان را به تعجب می اندازد
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۳۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۳۰
        سلام جناب فریادی ارجمند
        بسیار زیبا و خیال انگیز بود
        قلمت ماندگار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۳۳
        سلام محمد جواد خوبم

        مممنون از مهر شما دوست گرامی

        شاد باشید و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۵۳
        سلام و درود بر شما
        زیبا بود و دلنشین
        دست مریزاد .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۴۱
        سلام لطف دارید

        ممنون



        شادباشید و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1