چهارشنبه ۵ دی
... ؟47 شعری از مهدي حسنلو
از دفتر .... ؟ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۰۲:۲۸ شماره ثبت ۱۰۴۱۹۶
بازدید : ۵۲۶ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب مهدي حسنلو
|
مرگ.
______
فقط یک بار چشمانت را باز کن!
رود به سمت جنگل راهش را
از لاک پشت می پرسد در این روزها؟!
.....
درختی که بر منقارت گرفتی
و ریشه هایش را با چنگالت
ماهی هست در آب!!!
اگر چه آسمان سراسر میبارد!
....
مرگ
فقط یک بار چشمانت را ببند!
و خرگوش جست وخیز کنان ______
......
دریا فقط در اعماق آرام است وبی نیاز!
و تو!!!
حالا هیزم بریز روی خورشید!!!!
که روزی پرنده ای آتش بدست
روی شاخه بنشیند!!!!!
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد جان ممنونم زیبا اندیشه شماست | |
|
سلام استاد جان سپاسگذارم دانایی شایسته شما عزیزان است می آموزم از محضرتان | |
|
سلام استاد جان خیلی خوش آمدید در محضرتان می آموزم در پناه شعر | |
|
سلام استاد جان می آموزم از محصرتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم
شعری پیش رو داریم از جناب آقای مهدی حسنلو
ابتدای ورود به شعر شاعر نهیبی زده که فقط یکبار چشمانت را باز کن، پشت بندش انتظاری سخت و سنگین میرود از این غریو، اما نه تنها جوابی در کار نیست سوالی است بدون پرداخت درست، ارتباط رود و پیدا کردن راهش سوی جنگل تنها ربط و خطش با لاکپشت فقط در سرعت رود است و برای پیدا کردن مسیر سمت جنگل سرعت مولفه ی خوبی برای معادله ی یک مجهولی ما نیست چه ذهن مخاطب در ابتدا با دیدن کلمه ی لاکپشت صرفا به سمت کندی و تندی میرود تا پیدا کردن مسیرهای معادله.
در ادامه گرچه مخاطب معنای تک تک کلمات را میداند اما اگر کسی یا چیزی که مد نظر شاعر است در گرفتن درخت بر منقار، رود باشد پرداخت ضعیف و کلاژی ناهمگن است که بند را به قهقرا برده است
اشاره های کد وار بدون پرداخت درست نه تنها کمکی به شاعرانگی نمیکند بلکه مخاطب را سمت کدها میبرد تا درک زیبایی های شعر، و ضعف تالیف میشود مزید علت بر عدم انطباق بند دوم با بند اول و بندهای بعدی اش.
اگرچه برخی پیچیدگی های خیال در اشعار شعرایی مانند بیدل و براهنی هم دیده میشوند ولی پیچیدگی تصویر با بی معنایی آن دو مقوله ی جدا از هم هستند.
همانگونه که در شعر کلاسیک بیت واحد شعر محسوب میشود در اشعار دیگر مانند سپید این سطور هستند که بسته به نظر شاعر میتواند واحد شعرش را نمایان سازد و تنها وجه تمایز این اشعار با نثر همان سطر بندی درست است که جناب حسنلوی عزیز به این مهم توجه نکرده اند.
تا آخر شعر این کلاژ نچسب بر پیکره ی شعر حکمفرمایی میکند و انسجامی که مخاطب را به سر منزل مقصود برساند دیده نمیشود.
یکی از دلایلی که شعرای تازه کار روی آورده اند به
سپید نوشتن، رهایی از قید و بندهای قوافی و مصاریع و وزن و عروض است که به زعم خیلی از این عزیزان دست و پای شاعر را درانتقال مفاهیم میگیرد حال که جناب حسنلو با انتخاب قالب سپید این قید و بندها را از شعرش برداشته انتظار میرود که زبانی ساده تر و سلیس تر و گویا تری در این شعر به کار میبرد.
به امید شاهد آثار پربارتر از این شاعر
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی