پنجشنبه ۱ آذر
زمسنان شعری از فاطمه گودرزی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۱۰۳۴۱۶
بازدید : ۲۷۷ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب فاطمه گودرزی
|
در امتداد شبهایم راهی ست که در آن بغض به آشیان گلو می نشیند
ودر آن راه ماهی ست به نام دی
مولود زمستان زاده سرما و
و تهاجم فرهنگ پوستین های بی آستین
و دختر زمستان این چارقد به سر دست خالی
در کوچه ها و برزن ها
و فاطمه این مولود دی
در کشاکش رفتن ها و ماندن ها
با کوله باری از تجربه ها
و دانستن هایی که نمی دانست
و چشمهای ک نمی بست در کشا کش شب های تاریک
استخوان درد در گلویش ورم کرده و
حجامت حزن بر پشتش جای نهاده
بهمنی که بر موهایش فرو ریخته
و سفیدی برف پیری بر شقیقه هایش را نمایان کرده
و اینها همه حاصل دود اسفندی بود که در چشمش رفت
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام سپاس فراوان از شما حتما بیشتر رعایت خواهم کرد | |
|
درود بر شما سپاس از نگاه زیبایتان | |
|
سپاس از شما در محضر اساتید درس پس میدهیم | |
|
سلام جناب آزاد عزیز سپاس از شما و نقد به جا و پخته ی تان | |
|
سپاس از شما | |
|
درود بر شما | |
|
سپاس گذارم | |
|
سلام و سپاس از شما | |
|
سپاس از شما بانوی بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و خط ها کوچک تر میشوند.
و معنی ها عمیق تر .
به این سپید دقت کنید.
خانه ام آتش گرفته ست ،
آتشی جانسوز
هر طرف میسوزد این آتش
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
من به هر سو میدوم گریان
در لهیب آتش پُر دود
وز میان خنده های تلخ
.........
........
مهدی اخوان ثالث
موفق و مؤید باشید .