سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم
غزلی داریم پیش رو از جناب نیک روش با وزن
مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن
تا جایی که دقت کردم مشکل وزنی در این شعر زیبا وجود نداشت. چند سطری در خصوص محتوا و شاید ساختار غیر از وزن مجالی باشد شاید بنویسم.
اولین مصرع و بیت هایی که از یک شاعر میخوانی مشخص میکند که او چند مرد حلاج است خصوصا شاعر باشی و طعم شیرین غزلی خوب به دهانت مزمزه کند.
ردیف خوب و چیدمان قوافی با شعر چه ها میکند موسیقی کناری زیبایی به گوش میرسد که باید فقط شنید
درون مایه ی غزل عاشقانه با ژانر غم است که با مطلع زیبا آغاز و با پایانی زیبا تر خاتمه پیدا میکند.
ما بین مطلع و مقطع غزل به زعم من بیت الغزل و یا شاه بیت این شعر همان مقطع غزل است.
بخوان که شعرِ آخرم به جشنِ شب نمیرسد
بخوان ! وگرنه شعر هم ، مرا کنار می زند
این غزل علاوه بر استفاده از مراعات النظیر های مکرر و زیبا
از استعاره و تشبیه ها و آشنا زدایی و تشخیص بهره ی کافی برده است.
در بین آثار کلاسیک سنتی باید به این شعر از صد، صد داد چرا که نگاره های روایی از گذشته را با زبان بهتر و گیراتری به تصویر کشیده گرچه تصاویر شاید بکر نباشد اما نحوه ی چیدمان و روایت غزل به گونه ای است که مخاطب از تکرار تصاویر غیر بکر خسته نمیشود.
در کلیت ، این غزل جناب نیک روش قاعدهمند است، زبان یکدستی دارد و از همه مهمتر غزلیست که امروزه روز را در معنا و ساخت مدنظر دارد.
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی