سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 20 فروردين 1404
  • روز ملي فناوري هسته اي
  • قطع مناسبات سياسي ايران و آمريكا، 1359 هـ‌.ش
11 شوال 1446
    Wednesday 9 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      چهارشنبه ۲۰ فروردين

      ( طنز )

      شعری از

      سید علیرضا خوانساری(بیدل)

      از دفتر دیوان بیدل نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ ۱۱:۳۵ شماره ثبت ۱۰۲۹۳
        بازدید : ۱۳۱۱   |    نظرات : ۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سید علیرضا خوانساری(بیدل)
      آخرین اشعار ناب سید علیرضا خوانساری(بیدل)

      دیدم بازار طنز و طنازی به راه است و یاران در گریز از فشارها به طنز روی آورده اند ,,

      گفتم چه باک : ماهم آب در شیر خود میکنیم و به جمعه بازار طنازان عرضه , شاید که

      مقبول نظر طنازان قرار گیرد.

      ( توجه :: منظور از طنازان .. طنزپردازان است . فکر بد نگنید !!!!!!!!! )

      ............................................................................................

      ( احضار روح )

      چونکه اوضاع زمان و پول ما گشته خراب

      لاجرم احضار ارواحم همی گشته به خواب

      چونکه با جادو و جنبل یک نفر احضار شد

      گفتمش باید تو هادی ,رهنما و یار شد

      بایدت تدبیری و چاره به کار اندیشه کرد

      رمل و اسطرلاب اندازی به کار و سحرها را پیشه کرد

      دوستان نادان چو بودی تیشه بر ریشه زدند

      ما سیاهی لشکر و انها به خود نقش هنرپیشه زدند

      گفت تدبیرم کجا , فکرم کجا , از گشنگی مامرده ایم

      هرچه تدبیر و دغل بودی به ان جاماندگان بسپرده ایم

      گرکه تدبیرم ببودی در حیاتم کرده بود

      نی چو امروزم به برزخ ,پا به گِل وامانده بود

      .............................................................................................................

      ( نیمه ی برج )

      نیمه ی برج است و پولم ته کشید

      دیر شد یارانه , و از پترولم , سربش رسید

      ما گنه کاریم اندر وضع خویش

      جام زهر از م.جر بی طاقتی ما سر کشید

      چونکه ناپرهیزی یی کردیم ما

      چند کیلو گوشت قرمز بهر خانه ما خرید

      شوخی بی مزه با بیچارگان در کار بود

      ان کت و پیراهن و شلوارک ما را درید

      پس بیایید و همه با یکدگر ما کف زنیم

      چونکه عید اید , ز بی پولی ,به خانه ما تپید

      ......................................... .................................. 

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1