يکشنبه ۲ دی
لحظه جون دادنم شعری از مجید حجاری
از دفتر حرفهای عاشقانه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ۲۲:۰۱ شماره ثبت ۱۰۱۶۶
بازدید : ۸۷۲ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب مجید حجاری
|
عمرم داره سر میرسه،اما تو باز به یادمی
تو لحظه جون دادنم، داری چشمک میزنی
به من دیوانه بگو، ازاون همه رنج سکوت
به من عاشق بگو، ازاون لبهای با شکوه
با اون نگاه ساده ات،این دل ساده که رفت
بازهم به انتظار گل، تا انتهای خانه رفت
بذار بمیره تن من، که خستست از همه غم
بذار بسوزم از فراق، که مونده ام درانتظار
بذار بمیره دل من، که ازعشقت بویی نبرد
بذار بمیره تن من، یه عمری مثل سنگ بود
حالا که وقت رفتنه ، دلم غبار عشق توست
حالا میام به دنبالت،شاید بگم دل مال توست
شاید واست دروغ بگم، پا روی قلبم بذارم
اما بدون حرف دلم،عشقم تا آخر مال توست
بازم میگی توهم است، این همه عشق دل من
اما بدون تو کار من، عشق هست همه باورم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.