سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        علي(ع) مظهر عدالت انساني
        ارسال شده توسط

        م فریاد(محمدرضا زارع)

        در تاریخ : پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۴:۵۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۰۷ | نظرات : ۴۳

        بسم الله الرحمن الرحيم امام علي(ع) و عدالت انساني (متن سخنراني سال 79 در اهواز) م.فرياد گفتن و نوشتن و حتي تفكر كردن، پيرامون حقيقتِ پديده اي كه ذهن آدمي را بر آن علم و احاطه اي نيست، بسي دشوار و حيران كننده است به ويژه آن كه آن پديده، شخصيت پيچيده ي انساني باشد كه در گرگ و ميش تاريخ، لحظه ها همچون ديواري ستبر، چهره ي حقيقي اش را از ديده ها دريغ مي كنند، و دشوارتر و حيران كننده تر آن كه آن شخصيت پيچيده ي انساني، علي باشد، شخصيتي كه اذهان و قلوب، همواره يا در كينه هاي ظالمانه نهانش داشته اند و يا در عشق هاي جاهلانه مدفونش ساخته اند، آنچنانكه حتي در زمان خودش هم عقلها كمابيش از درك حقيقي اش عاجز بوده اند... اما چگونه مي توان از علي نگفت؟ چگونه مي توان از علي ننوشت؟ و چگونه مي توان به علي نيانديشيد؟ در حاليكه قطره اي از آن درياي بيكران كافيست تا جانهاي عطشناك را غرق اشتياق كند و احساس و انديشه را در درون آدمي متحول سازد، و همين تحول و تلاطم احساس و انديشه است كه همواره آدمي را به سخن گفتن و قلم زدن و كاوش ثمربخش يا بي ثمر لبها و دستها وا مي دارد... علي(ع) كه در محيطي آكنده از ظلم و جهل متولد شده بود، بنا به دلايلي كه مشخص ترين آنها از يك طرف قابليتهاي فردي و استعدادهاي ذاتي، و از طرف ديگر همنشيني با رسول خدا و تاثيرپيري عميق از آن حضرت بود، به سرعت و بي هيچ آلايشي در كنار چشمه ي حقيقت رشد نمود و شكوفه هاي عدالت در شخصيتش شكوفا گشت، به گونه اي كه در ده سالگي، يعني هنگامي كه با بعثت پيغمبر، افراد بشر و به طور كاملا ملموس، اطرافيان و نزديكان رسول خدا، ناخواسته بر سر دو راهي حق و باطل قرار گرفتند و ناگزير از انتخاب شدند، علي(ع) از معدود كساني بود كه قاطعانه حق را برگزيد، و اين عين عدالت بود چراكه عدالت، چيزي جز گزينش حق در برخورد با باطل نيست... بدين ترتيب علي(ع) پرچم تسليم در برابر حق را آگاهانه بر دوش گرفت و با گامهاي استوار به راه افتاد تا با رفتار عادلانه ي خويش، كاروان سرگردان بشريت را متوجه حق سازد و انسان را به عنوان تجليگاه حقيقت، و خليفه ي خدا بر روي زمين به ياد آورد، و در اين راه تا بدانجا پيش رفت كه رسول خدا درباره اش فرمود: علي مع الحق والحق مع علي. علي(ع) ظلم ستيزي عادلانه را به عنوان نوع جديدي از ظلم ستيزي، در تاريخ بشر بنيان نهاد و باب جهاد را در تمامي زمينه هاي ظلم گشود، و تلاشهاي فطري و فكري بشر براي رهايي از زنجير ظلم و جهل را كه در طول قرنهاي متمادي با شكست مواجه بود، نويد پيروزي داد. او از آن دسته ظلم ستيزاني نبود كه در جاي جاي تاريخ، ستمديده آمدند و ستمكار رفتند، بلكه او چه پيش از حكومت و چه پس از آن همواره بر آن بود كه نه ظلم كند و نه ظلم كرده شود. بر اساس همين عقيده بود كه او آن هنگام كه در سقيفه آشكارا حقش را به تاراج مي برند، شمشير از غلاف بر نمي كشد و صبر و سكوت پيشه مي كند زيرا خوب مي داند كه در آن وضعيت اجتماعي خاص، غير از سكوت، هر رفتار ديگري به فتنه ها و ظلمهاي بيشتر مي انجامد و اين با روح ظلم ستيز علي منافات داشت... از ديدگاه او خلافت و حكومت، تنها هنگامي ارزش و اعتبار دارد كه سبب احقاق حقي شود و عدالتي را برقرار سازد، در غير اين صورت از لنگه كفش فرسوده اي نيز بي ارزش تر و بي اعتبارتر است، بنابراين دليلي براي ظلم كردن وجود ندارد: نه براي احراز حكومت و نه براي بقاي آن. او پس از آن سكوت بيست و پنج ساله نيز كه يكي از زيباترين و تحسين برانگيزترين جلوه هاي عدالت و حقانيت، در شخصيت او به شمار مي رود، هنگامي كه به حكومت مي رسد، به دور از كينه ورزيها و انتقامجوئيهاي معمول آدمي در چنين شرايطي، همچنان استوار و ثابت قدم بر طريق عدالت باقي مي ماند و هرگز به افراط و تفريط نمي گرايد... آري! علي(ع) انساني بود كه عدالت، چه در قبال خويشتن و چه در ارتباط با ديگران، در باغ وجودش به بار نشسته بود. او نه روح خود را به بند اميال و هوسها كشيد، و نه جسم خود را به ضعف و سستي و رياضتهاي نامعقول واداشت، نه از خانواده اش غافل بود و نه از جامعه اش، نه از دينش و نه از دنيايش. تقوا و خلوص توأم با اعتدال روحي اش، و مجاهدتها و تلاشهاي همراه با سادگي و قناعتش، گواه صادقي بر عدالت او با خويشتن است، و همسر پاك، فرزندان صالح، دوستان حق دوست، و دشمنان ستمكارش، دلايل محكمي بر عدالت او با ديگران. او آنجا كه وليد بن عتبه را تازيانه مي زند، با زبان عمل كه زبان خاص پيشوايان راستيني چون اوست، مي گويد كه عدالت نمود حقيقت است، آن را در هيچ زمان و هيچ مكان و هيچ شرايطي فداي مصلحت نكنيد... تنها انساني كه خورشيد حقيقت بر دل و جانش مي تابد، مي تواند اينچنين تمامي لحظه هايش را با پرتوهاي عدالت، روشنايي بخشد و درون و برونش را از هرگونه ظلم و ظلمات پاك نگاه دارد، تنها چنين انساني ست كه نه مي هراسد و نه فريفته مي شود. نه تصميم گيريهاي غير عادلانه در سقيفه ها، نه پيشنهادهاي به ظاهر كريمانه ي ابن عوفها، نه خواهشهاي برادرانه ي عقيلها، نه مصلحت انديشي هاي جاهلانه ي ابوسفيانها، نه دوستيهاي رندانه ي طلحه ها و زبيرها، نه فتنه هاي زنانه ي عايشه ها، نه تلاشهاي خصمانه ي معاويه ها، نه نيزه هاي مزورانه ي ابن عاصها، نه موضع گيري هاي متعصبانه ي ابن وهبها، و نه شمشيرهاي ظالمانه ي ابن ملجمها... هيچكدام او را از رفتار عادلانه باز نمي دارد، و علي هميشه مظهر عدالت انساني باقي مي ماند. والسلام اهواز- زمستان 79

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۵۳۷ در تاریخ پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۴:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۴۶ شاعر این مطلب را خوانده اند

        فرهاد مهرابی

        ،

        مونس ارجمندی

        ،

        فاطمه رها

        ،

        تینایاسین

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        میثم دانایی

        ،

        مینا علی زاده

        ،

        راد ( احسان )

        ،

        فرامرز فرخ

        ،

        م فرياد(محمدرضا زارع)

        ،

        محمد رضا بناء (بنایی)

        ،

        عـلــــــــــی رفــیـعــــــــی (امیــــــــــــــد)

        ،

        سید محمد حسین شرافت مولا

        ،

        ستوده

        ،

        مینا مرادی(ققنوس)

        ،

        نگار نگارینا

        ،

        محسن غفارزاده

        ،

        ایمان اسماعیلی راجی

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        محمودرضا رافعی (رافع)

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        شریف شریفیان

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        میناجونبخش

        ،

        امین تهرانی

        ،

        جواد رفیعی (جواد)

        ،

        بهمن بیدقی

        ،

        زینب بویری (خزان)

        ،

        محمد شمس باروق

        ،

        محمد سطوت (م سطوت)

        ،

        مجتبی رحیمی

        ،

        سارا رحیمی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        مجید بهلول (میثم)

        ،

        منصور دادمند

        ،

        سایه سیرنگ

        ،

        ناهید افسری نژاد (رها)

        ،

        نیره صدری

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        رسول دبیر (نافذ)

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۳:۵۷
        صل الله علی امیرالمومنین علی بن ابیطالب المرتضی ...


        سلام و عرض ادب


        سلمان فارسی گوید : يك روز خدمت حضرت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم ) مشرّف شدم . ديدم حضرت در حال سجده هستند و كلماتي را مي‌فرمايند. خوب كه گوش دادم شنيدم مي‌فرمايند: "الهي بحقّ علي خفّف عليَّ اوزاري" ؛ خدايا به حق علي (عليه‌السلام) قسم ات مي‌دهم گناهاني را كه بر دوش من گذاشته‌اند سبك گردان».

        سلمان مي‌گويد: من تعجّب كردم. صبر كردم تا حضرت سر از سجده برداشت بعد عرض كردم يا رسول الله شما خدا را بحق علي (عليه‌السلام) قسم مي‌دهيد؟

        حضرت فرمود: اي سلمان اگر مي‌خواهي مقام علي (عليه‌السلام) برايت ظاهر و واضح گردد برو به بقيع و صدا بزن بندار. وقتي او را ديدي مقام علي (عليه‌السلام) را از او بپرس.

        سلمان مي‌گويد: وارد بقيع شدم و صدا زدم بندار ، ناگهان شخص عظيم الجثه‌اي را در كنارم مشاهده كردم از احوالاتش جويا شدم؟!

        گفت: من يكي از يهودي هاي مدينه بودم. لكن در دلم محبّت علي (عليه‌السلام) را داشتم.

        بطوري كه هر روز صبح مي‌آمدم كنار راه مي‌ايستادم تا آقا علي (عليه‌السلام) از منزل بيرون آيد و جمال نورانيِ او را زيارت كنم.

        يك روز صبح كه از منزل بيرون آمدم و بسر راه حضرتش ايستادم خبري نشد پرس‌ وجوئي كردم ... گفتند آقا علي (عليه‌السلام) به مسجد تشريف برده‌اند من از ترس مسلمان ها جرأت نمي‌كردم وارد مسجد شوم و تا جمال آقا را زيارت نمي‌كردم ممكن نبود دنبال كارم بروم.

        لذا آمدم محاذي درِ مسجد ايستادم به اميد آن كه شايد چشمم به جمال نوراني اش بيفتد. بمجرد آنكه محاذي در آمدم ديدم آقا علي (عليه‌السلام) در ميان مسجد است از جاي خود حركت كرد و نگاهي به طرف من نمود مثل اين كه مي‌دانست من منتظر ديدن اويم.

        من هم جمال دل آراي ایشان را زيارت كردم و پي كارم رفتم تا اينكه اجلم رسيد و در حال كفر از دنيا رفتم و مرا به آتش مبتلا نمودند و لكن به اندازه ی قریب به يك ميل آتش از من دور است و بر من صدمه‌اي نمی زند. بخاطر اينكه در دلم محبت علي (عليه‌السلام) است.

        پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: «حب علي ايمان و بغضه كفر و نفاق ؛ محبت علي (عليه‌السلام) ايمان و كفر و بغض و دشمني با او كفر و نفاق است».

        نيز فرمودند: «لو اجتمع الناس علي حبّه ما خلق الله النار ؛ اگر همه ی مردم محبّت علي (عليه‌السلام) را داشتند خداوند آتش جهنم را هرگز خلق نمي‌كرد».


        تمام حاصلم از عمر این است
        که مولایم امیرالمومنین است




        هر كه اندر دل بدارد مهرِ پاكِ مرتضى
        جاى او باشد بهشت ِ جاودان روزِ جزا

        كيميائي ست عجب مهرِ على نورِ خدا
        مس ِ ايجاد به گيتى شده زين عشق طلا

        آنكه را مهرِ على نيست به دل مؤمن نيست
        چون كه ايمان ِ خداوند بُوَد حبّ وِرا


        متن از کتاب كرامات العلويه : جلد اول


        چون نامه ی جُرم ِ ما به هم پیچیدند
        بُردند و به میزانِ عمل سنجیدند ..

        بیش از همه کس گُناهِ ما بود ولی
        ما را به مَحَبَّتِ علی بخشیدند

        شاعر: ملارحمی
        کتاب : رباعیات علوی
        گردآورنده: میرزا خلیل قزوینی بساتین

        سربلندباشید . یاالله
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۵:۵۰
        سلام و عرض ادب استاد خندانک
        ممنون از شاگردنوازیتون خندانک
        در پناه حق باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۳

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹

        سید محمد حسین شرافت مولا
        پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۳:۳۵
        بسمه تعالی
        السلام علیک یا سیدنا امام علی بن ابیطالب (ع)
        با سلام و درود
        زیباست
        اجرتان با امام علی علیه السلام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۳

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹

        ارسال پاسخ
        ســــــتوده
        جمعه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۵:۱۷
        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        مینا مرادی(ققنوس)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۳۷
        درود استاد گرامی
        بسیار زیبا نگاشتید
        عدل و عدالت همیشه دوشادوش حضرت علی قدم برداشته است انگار
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۴۲
        سلام و عرض ارادت
        استاد عزیز بسیار عالی
        امید که مورد عنایت حضرت امیر باشیم
        در پناه حضرتش مانا باشید
        خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۳۰
        کاسه شیرم به مقسد نرسید تا بنوشد کام بیمار غریبت یا علی
        دست احریمن کجا داند که با شمشیر زند بابه یتیمان علی
        او کجا داندکه با جان جهانی کرد ستم که هنوز چشم به را در خرابه دارد علی
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۲۸
        سلام و عرض ارادت

        بسیار زیبا بود
        اجرت با مولای متقیان
        قلمت نویسا و مانا خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴


        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۶:۰۰
        با درودی دیگرخندانک
        ببخشید استاد کوهواره ی گرامی
        هرچه خواستم سکوت کنم نتونستم... نشد
        معنی این بیت چیه؟ چه توجیهی داره آخه؟ 
        بیش از همه کس گُناهِ ما بود ولی
        ما را به مَحَبَّتِ علی بخشیدند
        خندانک
         
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۴۴
        سلام ارجمند استاد

        سپاسگزارم از لطف ذره پروری تان و‌ مطالب و دلسروده های آموزنده تان که میدانم بربنده لطف دارید و این پرسش از نهایت بزرگواری شماست . بیت از (ملا رحمی ) است . ظاهر بیت چنین است ولی درواقع پرسش تان مرایاد واقعیتی می اندازد که سالها پیش مطالعه کردم و آن اینکه یگانه خدا به موسی (ع) میفرماید چندشبانه روز سفرکند و بدترین و گناهکارترین بنده ی خدارا تشخیص داده و به خدا معرفی نماید . موسی (ع) هم سمعا و طاعتآ می گردد و به هر نوعی می رسد در دلش نورخدا می تابد که نه من ازین بنده هم گناهکارترم و خلاصه باتضرع نزد خدا برگشته و از خدا عذر میخواهد و به رسم ادب و تضرع نزد پروردگار معترف گناهکاری خویشتن میشود و میگوید که هرکه رادیدم از من بهتر بود . بنابراین وقتی شخص والامقام و پیامبر یاامام معصومی این چنین معترف گناهکاربودن در نزد خدایش است درحالی که نیست (مثل موسی ع یا علی ع در مناجات مولای یامولا ) پس یک شاعر و انسان های دیگر هم چنین معترف گناهکاری اش میشود و از خدا بادعا میخواهد و می طلبد که حتی اگر گناهکارترین بنده ی خدا هم محسوب بود؛ به حق محبت علی ع اورا ببخشد .
        و ایهام معناییِ دوم این بیت به رافت الهی ایمادارد که خداوند همیشه بخشنده است حتی گناهکارترین هارا (همان قضیه مکرر باز آ و باز و در گشوده ی توبه به روی همگان ) و محبت علی ع هم یکی لز همین رحمت های الهی می تواند باشد وگرنه حق الناس و عدالت مقوله ی جدایی ست و یگانه خدا هم نعوذبالله ظالم نیست که مثلاً به خاطر محبت کسی که آن هم مراتب دارد؛ بخواهد کسی را یاببخشد یا مجازات نماید. و صفات جمالیه و جلالیه ی خدا(هردو) درعین حال خدا هم ( من یشاء) است و هم (سریع الحساب ) و البته (ارحم الراحمین) بودنش و نور بودنش مقدم بر دیگر صفاتش.

        تشکر التماس دعا و آیه صد سوره توبه تقدیم لطف شما
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۱۵
        سلام استاد
        ممنون از توضیحات متین و مبسوطتون
        در واقع مراد از مطرح کردن این سوال، پاسخ نورآگین شما بود تا افرادی که در معنای شفاعت دچار سوء تفاهم هستن بیشتر بیندیشن و بدونن که این شفاعت مسیحیت گونه ی منحرف که میگه هرچی دلت میخواد گناه کن ولی به فلان انسان اظهار محبت کن تا بخشیده بشی، یک انحرافه که از مسیحیت وارد مذهب تشیع شده، و پایه ی قرآنی و الهی نداره.
        وقتی خداوند محبت خالصانه و صادقانه ی پیامبران و اولیاء خودش رو در دل انسانی قرار میده، در واقع همین محبت تضمین رستگاریشه، چون محبت خالصانه به انسان کامل و باتقوا، انسان رو به سمت کمال و تقوا پیش میبره و همین میشه شفاعت و رستگاریش.
        وقتی ابلیس از درگاه خدا رانده شد، گفت: فبعزتک لاغوینهم اجمعین الّا عبادک المخلصین...
        پس شیطان از همون اول معترف بود که نمیتونه بندگان خالص خدا رو گمراه کنه... میخوام بگم غیرممکنه که کسی خالصانه و بدون ریا و تزویر محب و عاشق انسانهای کامل به معصومیت رسیده باشه ولی غرق گناه و ظلم باشه... پس اصرار کنندگان بر ظلم حتی اگه ادعای حب مولا یا مسیح یا موسی یا هر انسان کامل دیگه ای رو داشته باشن، ولی در واقع دشمن اونها هستن... و دروغگویانی بیش نیستن.
        در مورد والسابقون الاولون...
        معتقدم اونهایی که کنار رسول خدا جان و مال و هستی خودشون رو کف دستشون گرفتن و با ایثار و عشق به رسول الله، در شادی و آرامش و دلگرمی او در مسیر سخت و طاقت فرسای رسالت، نقش مثبت داشتن، و بعنوان یار یا همسر، وجودشون رو از او دریغ نکردن، اونقدر ارزشمندند به گفته ی خدا و رسولش و نیز به تایید عقل منصف و قلب سلیم، که در زمانه ی ما هیچ مومنی خاک پاشونم نمیشه... چه رسد به تاجرالدین های منبرنشین.

        باز هم ممنونم استاد
        و پوزش میخوام اگه جسارت کردم
        هدفم تلاشی مشترک برای افکندن پرتوی هرچند کوچک بر باورهای جهل آلود بود...
        آفتاب اندیشه تون تابان انسان حقجو
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۷:۰۴
        سلام ودرود بر استاد اندیشمند
        وشاعر آزاده وپیرو حضرت علی(ع)
        استاد باید این اثر نفیس را بارها وبارها خواند
        باید به احترام خالق این اثر قیام کرد
        باید ( م فریاد) بودتا فریاد حق را به این زیبایی
        تفسیر کرد باید ایمان داشت تا به یقین رسید
        باید آزاده باشی تا آزادگی را به تحریر در آوری
        درود مرد بزرگ درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        بهمن بیدقی
        جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ۰۶:۰۹
        باسلام وعرض ادب آقای زارع عزیز
        گفتاری بسیار محکم و صمیمی و دوست داشتنی ، به دور از افراط و تفریط ، و منطبق بر واقع خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۴

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۵

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        محمد سطوت (م سطوت)
        سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۲۹
        سلام و درود
        بعد از او سکوت شب بر اندام چاه لرزه میزد
        که مولایم  تنها سخن از عشق نور   با چاه میزد
        دست های پینه بسته ا ی  که روزی چاه میشکافت
        دست یدالله بود که دست به خلقت امت عشاق میزد (م سطوت)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۵

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        محمد سطوت (م سطوت)
        سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۴۵
        این دلنوشته را هم که بی ارتباط با معنای شفاعت مذموم نیست
        تقدیمتان
        کدامین شبم را احیا کنم
        خاطر کدامین خدایم را شاد کنم

        منی که به خفتن روز عادت کرده ام
        خفته ام حتی اگر تمام شب هایم را احیا کنم (م سطوت)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۵

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۲۶
        سلام دوست ادیب و اندیشمند
        استاد زارع عزیز
        بهره بردم
        کتابهای زیادی درین زمینه قبلا خوانده بودم . مع ذالک مطالب وتحلیل حضرتعالی برایم طراوت و طعم دیگری داشت.
        سلامت وسرفراز باشید.
        خندانک خندانک خندانک



        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۵:۴۱

        🌹صَلّی‌اللهُ‌عَلَیک‌َیاامیرالمُومنین‌یامُرتَضی‌علی🌹
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۲۳:۳۹
        خندانک
        منصور دادمند
        جمعه ۶ بهمن ۱۴۰۲ ۱۹:۵۶
        خندانک
        مجید بهلول (میثم)
        دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ ۱۹:۳۳
        درود‌بر‌شما
        علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

        که به ما سوا فکندی همه سایه همارا

        دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین

        به علی شناختم من بخدا قسم خدا را

        بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

        چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را

        مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

        به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

        برو ای گدای مسکین درخانه علی زن

        که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

        بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

        چو اسیرتست اکنون به اسیر کن مدارا

        بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

        که علم کند بعالم شهدای کربلا را

        چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

        چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

        نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

        متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

        بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

        که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

        به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت

        چه پیامها سپردم همه سوزدل صبا را

        چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

        که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

        چه زنم چو نای هردم ز نو ای شوق او دم

        که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

        همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

        به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

        ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

        غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1