پست های وبلاگ

روحمان چه می‌خواهد؟

روحمان زیبایی
آرامش
مهرورزی
و هر آن چیزی را که از سرچشمه‌ی خوبی‌هاست،
بی‌نهایت دوست دارد

درودتان
سپاس از اشتراک پست زیبای جاری

درود برشمابانو عزیز
اینک این زمان این عصر ،ارتباط روح و جسم آدمیست
که یاد آوریم روحی هستیم که کالبد برتن کرده ایم
و وقتمان همین لحظه ها و نفس هاست برای این ارتباط
در پناه جان و جهان آفرین جانتان پرفروزش و خرد با روانتان جفت و سه پاس هاااا

درود بر بانوی گرانقدر..
روحی نامحدود و جاودان و پر انرژی در کالبدی محدود و شکننده و فنا پذیر..
دنیا مانند نردبانی ست که ابتدای آن به خاک و انتهای آن به افلاک وصل هست..گر کمال وعزت روح خواهیم، پشت به خاک رو به افلاک قدم برمی داریم تا به بزرگی، عظمت و مرتبه ی انسانی خود برسیم..آنگاه که در جهانی زیبا و ابدی قرار گرفتیم احساس کوچکی و حقارت نکنیم..پس بکوشیم روح خود را شکوفا و جلا دهیم که آن دنیای بزرگ و زیبا جای ارواح کوچک و سیاه نیست..
روح و احساستان پر زِ نور و عشق خدا..

درود مجدد بانو عزیز ، از آنجا که موردی اشاره نمودید که دغدغه ام بوده هست از سالیان پیش،... مجدد بازگشتم. و خوشحالم اینکه میبینم عزیزی دیگر به دنبال حقیقت است و جالب تر کتابهایی که نام بردید زیرا با همین کتاب از جناب مایکل نیوتن سوالاتم شروع شد که البته به لطف یکی از اساتید گرامی شعر به نام استاد اسدی رقم خورد و بهانه ای شد برای کنکاش بیشتر و بیشتر .... و‌آرزو می کنم راهتان ، راه تمام رهروان حقیقت ، تمام انسان ها ، زیرا یگانه راهیست که به سعادت می رسد روشن و در پناه پروردگار جهانیان پراز آرامش و زیبایی باشد

در پناه حق و حقیقت باشید هماره

همه ما از ارواح همه چیز هاراتفحص می کنیم وباروش روح خود این توانایی را پیدامی کنیم تا با روح خداوند بی همتا ارتباط داشته باشیم واین خداوند که از همه چیز حال وآینده و گذشته مااطلاع داره
هر چه قدر این ارتباط قوی تر باشد علاوه براینکهاز بدی ها و زشتی ها بدور خواهیم بود سرحال تر وآراسته تر ومنظم تر و در آرامش بسیار عظیم قرار خواهیم گرفت اگر بخواهی ببینی چه روح پاکی داری باید ببینی چقدر از وقت خود راصرف معنویات می کنی و چقدر به خدا نزدیک هستی چقدر به لحاظ تقوایی از دیگران جلوتر و یا عقب تر یم و همین خودباعث میشود تا از خیلی رفتا رها و نا ملایمات وناهنجاریها به دور ویا نزدیک باشیم واحتمالا ً همه ما به نکته توجه داشته وداریم که وقتی با یاد خدا باشیم دروغ نمی گیم به ضعیفان کمک می کنیم حق کسی را پایمال نمی کنیم وبه عدالت رفتار می کنیم چشمانمان را ازنامحرم دور می کنیم بدون نگاه از کنا ر او خواهیم گذشت بنا براین تقویت روح دقیقاً دست خود انسان است
عزت زیاد
برداشت ذهنی من از روح
حتماً شنیدید که می گن فلانی عجب روح پاکی داره میشه

لذااگر بخواهیم از منظر عالم روح به این قضیه نگاه کنیم که حتماً همین طور است هدف اصلی عالم روح را باید ریشه یابی کنیم که هیچ چیزی جز رسیدن به عالم استعداد وپرور ش استعداد به منظور رسیدن به تکامل و کمال گرایی وسعادت واقعی انسان نخواهد بود
انشاءالله همه ما تلاش به کمال گرایی خواهیم کرد
ناگفته نماند بنده از استاد خوبم که این موضوع را به اشتراک گذاشتند
بی نهایت سپاسگزارم وهمینطور از استاتید ی که در همین باب کامنت گذاشتند این را یاد آور کنم این موضوعات موجب می شود که ذهن به فعالیت بپردازد وفعال شود تا اینکه موضوعاتی اینچنینی که به اشتراک گذاشته می شود نسبت به آنها بی تفاوت نباشیم و مشارکت کنیم
بازم سپاس از استادصفورا کمربسته

درود بیکران
موضوع دغدغه مندی است
اینکه روح مهمتر است یا جان؟
ما با روحمان جان داریم یا با جانمان روح داریم؟
آیا مکمل روح و جسم ،جان ما را در بر می گیرند؟
وسوالات دیگری که آدمی را به تفکر و تامل وا می دارد...

به. نام جهان آفرین


- “وَ رَفَعناهُ مَکانَاً عَلِیّاً”
“او را به جایگاهی بلند فرا بردیم!”

این جایگاه بلند، “مکان علی” است که آیه صراحتاً بدان اشاره کرده است. علی(ع) پیش از آنکه یک کالبد باشد، یک روح بلند است. نور هدایتگر است. با همه ی پیامبران در خفا بوده است و با پیامبر(ص) آشکارا. “مکان علی”، یک کیفیت متعالی از حیات و آگاهی است. هر کسی را بدان راه نیست. سالک “ادریس” وار می خواهد. و ادریس (ع) همان شخصیت پیچیده در اسرار است که حکمت های اسراری بسیاری منسوب به اوست. اینجا منطقه ی اسرار است، قلمرو بلند آگاهی و حیات سرمدی است. و این “روح بزرگِ” سرشار از آگاهی و حیات، همان است که همیشه بوده است. چه خود در خُطَب “تُطُنجِیّة” و “افتخار” به وضوح بیان میکند:
“منم بلند کننده ی مقام ادریس” … “منم والی رحمان، منم رفیق خضر و هارون، منم همنشین موسی و یوشع بن نون” … “اسمم در صُحُف، “ایلیا”، و در تورات “بریا” است و در نزد عرب، “علی” است، بدرستی که برای من اسم هایی در قرآن است که اهل معرفت آنها را می شناسند!”

ای دوست، در این هستی، یک “روح بزرگ” است که به “اذن خدا” فرمان می راند، تعلیم می دهد و واصِل می کند، این روح زنده و آگاه در هر دوره ای تجلّی خاص خود را داشته و دارد، زیرا “کرّار” است و صاحب “رجعت” های بسیار. بدان “یگانه” با روح یگانه کار می کند، هر چند که تجلیات بسیار داشته باشد. و این ماییم که در اندیشه هایمان پر از تفرقه است، پر از منیّت است. ای دوست، برای آنکه روح مان به جایگاه بلند، نائل شود، باید تسلیم روح بزرگ بود. تسلیم حق. تسلیم راستی و درستی. جز این راهی به فلاح و رستگاری نمی شناسم

متعلق به استادیست که نامشان را نمی دانم 🙏

درود بر دوستان عزیز و والامقام

در عالم ارواح روحی هست متعالی که همه ی ارواح در هر سطحی در تلاش و کوشش اند تا خود را به مرتبه و جایگاه او برسانند ،
به گفته ی مایکل نیوتن در کتب سفر روح و سرنوشت روح ، ارواح چندین بار ( به حد نیاز ) به زمین سفر میکنند تا در قالب بشری خود نقصان و معایبشان را رفع و کمال خویش را افزون کنند تا در بازگشت به عالم ارواح ارتقای درجه بیابند،
همچنین با آگاهی از نقاط قوت و ضعف خویش انتخاب میکنند که در چه برهه ای از زمان ، در چه قالبی از بشر( زن یا مرد )، با چه سرنوشتی در کدام گوشه از جهان به جسم وارد شوند،
هر روح دارای یک مونس روحی ، یک همراه روحی و یک معلم روحی میباشد.
در آن عالم گروهای روحی در جایگاهی مختلف در سطوح تازه متولد شده تا پیشرفته وجود دارند
مثلا روحی که قبلا در زمین با مال اندوزی در صفت غناعت کردن پیشرفتی نداشته در قالب انسانی تهیدست به زمین باز میگردد تا این صفت نیک را در خود پرورش دهد و در بازگشت به عالم روح یک یا چند درجه پیشرفت کند
روح ها نسبت به یکدیگر بسیار رئوف و مهربانند و هیچ حس پلیدی، انزجار، حسادت ، خود بزرگ بینی و نفرت ……، ندارند.
هر روح تنها به مقدار نیازش انرژی را با خود به زمین میبرد و مقداری از انرژییش را در عالم ارواح جا میگزارد به همین خاطر است که وقتی کسی میمیرد روح مادرش را که قبل از او مرده است را ملاقات میکند در حالی که روح مادرش مدتها پیش برای پیشرفت روحی به زمین بازگشته است.
روحهای پیشرفته معمولا دیر به دیر آنهم برای هدفی خاص در جسمی تأثیر گزار در زمین چه خوب چه بد ، وارد میشوند،
خلاصه عالم ارواح بسیار پیچیده تر از آنیست که فکر میکنیم .
پس در این عالم و این جسم تقدیرمان هرچه هست را پیشاپیش در عالم ارواح خود رقم زده ایم آنهم برای هرچه بیشتر پیشرفت کردن روحمان و رسیدن به کمال روحی ،.
مایکل نیوتن که هم کشیش و هم پرفسور هیپنوتراپ است این دستاوردهای مستند را از طریق هیپنوتیزم حدود هشتصد نفر در مدت چندین سال جمع آوری و تمام مشاهدات مشابه ایشان را در دو کتاب ارزنده در اختیار عموم قرار داده است وبند تنها چند مورد انگشت شمار از این دو کتاب را برایتان بیان نمودم،

امید که مورد توجه تان قرار گرفته باشد

درود وادب مجدد

از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم به حیوان برزدم

مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

حملهٔ دیگر بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملایک پر و سر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کل شیء هالک الا وجهه

بار دیگر از ملک قربان شوم
آنچ اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم که انا الیه راجعون

البته آنچه بیان شد از زبان حضرت مولانا هست ،
که عده ای قبول دارند و عده ای نه ، با عدالت پرودگار که بنگریم به عدل نیست یک نفر یک زندگی تمام بلاها و سختی ها را از سر بگذراند ، مگر در آمدو شدن های بسیار و هربار آدمی تمام احتمالات یک زندگی را درک می کند ،یک بار ثروت مند ، بار دیگر فقیر ، یک بار زن یک بار مرد...‌

اما آنچه در چرخه ی زودیاک است و پایان یک دور نیز اکنون در زمان امتحان قرار داریم البته خود این امتحان هزاران سال است ،تا ظهور موعود که البته به خواست الهی بسیار نزدیک است تا عدل و داد و برقراری تمام خوبی ها روی زمین ....
اگر شخصی در امتحان قبول شود این دوره را به سلامت طی می نماید ، باید قبلاً یهودیت و مسیحیت را زندگی کرده باشیم که اکنون شیعه به دنیا آمدبم ، شیعه ارتباط با دین ندارد ، حتی حضرت محمد اسلام را به روز رسانی نمودند ، مردمان و نیاکان ما از هزاره های دور نماز می خواندند ... و زیبا اینجاست که دور آخر تولد هر روحی در ایران زمین است ، این بدین معناست که ما در چرخه ی آخر زندگی خود هستیم و اعمال خوب زندگی های قبل ، باعث تولدمان در ایران زیبا شده است ....

چرا این همه سختی ,این همه فشار در این نقطه از زمین و کشورهای مجاور ...‌ به دلیل جلوگیری از درک که حقیقت ...
اما
عشق
آمده است که بماند

امتحان ها و غربالهای آخرالزمان است ....
در پناه حق و حقیقت همگیمان

درود و ادب مجدد


آنان که روح را درک نموده اند می گویند
دو مورد در هر زندگی برای هر روحی ثابت است ،
یکی اثر انگشت و دیگری نگاه و چشم
اگر اجازه ی دسترسی به کل اطلاعات و دی آن انسان ها داده شود آن وقت هرشخص. می توان زندگی از خود در گوشه گوشه ی زمین را بیابد ....

البته که تکنولوژی همین حالا بسیار پیشرفته تر از آن چیزی است که. به مردم ارائه می دهند به حالت قطره چکانی ، هراز چندگاهی در گوشه ای نشانه هایی از تمدن های بسیار پیشرفته از دل زمین بیرون می آید ، تمدن های بسیار پیشرفته مانند تارتاریا

🙏💐

درود بر شما بانو قشقایی
از این همه توجه به جایگاه روح
ومطالب مفیدی که به اشتراک گزاشتید
از شما بینهایت سپاسگزارم

البته این نوشته مربوط به بنده نیست 🙏

عشق یک سفر است ، فقط عشق است که از بن تغییر مان می دهد

تمام اطلاعات روحی ما در حافظه روحیمان موجود است ،قرار دادها ، تروما ،رسالت ، جنس رو ح و سن روح

تانگردی آشنا زین پرده رازی نشنوی
گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش

به دنبال کشف کدام حقیقتی وقتی " حق " را در درون خود سرکوب میکنی؟؟؟
با چشم بسته کدامین حقیقت را میخواهی ببینی؟؟؟
با گوش ناشنوا کدام ندای حق را لبیک خواهی گفت؟؟!!

ای مدعی
تا زمانی که به بت های درونیت سجده میکنی، تا زمانی که خود را جدا از " او" میدانی
دعوت به کدامین حقیقت میکنی؟!!

حقیقت زمانی به تو " رخ " نشان میدهد که صدای حق را بشنوی و در جهتش حرکت کنی


مدعي خواست که آيد به تماشاگه راز
دست "غيب" آمد و بر سينه نامحرم زد
خوک کش بت سوز اندر راه عشق
من های درون خودت را بکش
منِ مفسر
منِ مقلد
من‌ دانا !
منِ با سواد!
منِ...
زیرا که مجموع این منها در درون تو، تشکیل دیکتاتوری خواهد کرد که "هرررررررگز" قادر به
شنیدن صدای "حق" نخواهی بود

برای "دیدن حقیقت "  ابتدا باید بدون منیت " بشنوی"
وگرنه نشنیده به کدامین ندا عمل خواهی کرد؟؟!!!

آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند

آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند

به نام جهان آفرین

مسیر و هدف نهایی تمامی انسانها
نفس اماره (روان بدفرما)
در آیه ۵۳ از سوره یوسف به این نفس اشاره شده است. نفس اماره انسان را بسوی کارهای زشت هدایت میکند

نفس لوامه( روان سرزنشگر)
در آیه ۲ سوره قیامت به این نفس اشاره کرده است. این نفس انسان را بخاطر اعمال زشتی که مرتکب می شود سرزنش میکند از این نفس به وجدان تعبیر شده است. بر اثر تکرار کردارهای زشت و گناهان این نفس کارکرد خود را از دست میدهد

نفس ملهمه (روان الهام گیرنده)
در آیه ۷ و ۸ سوره شمس به این نفس اشاره شده است. این نفس موجب نوعی پیوند میان انسان و عالم غیب است و از عالم غیب به آن الهام میشود


نفس مطمئنه( روان بیگمان)
در آیه ۲۷ سوره فجر به این نفس اشاره شده است. این نفس متصل به خدا است و به واسطه این پیوند دارای اطمینان است کسی که این نفس در او بیدار میشود راه و روش خود را مییابد و به دنبال یقین حرکت میکند.

نفس راضیه (روان خرسند)
در این مرحله جان فرد از آن چه بر او میگذرد خرسند است.

نفس مرضیه( روان خرسندی یافته)
جانی که خدا از او خرسند است .

نفس صافیه (روان پالوده )

درود ادب ،البته بیشتر از همه خطاب به خودم هست🙏

لَكُم إِذَا قِيلَ لَكُم انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ انَّاقَلَتُم إِلَى
الأرض"
شما را چه شده است که وقتی گفته می شود در راه خدا سلوک ،کنید به زمین چسبیده اید
مراد از "إثاقَلثم" ، سنگین شدن و عدم لطافت است. به تاریکی بیشتر فرو رفتن است.
چسبیدن به جهان ظلمانی است. دنیا طلبی و دنیاخوری است. حال آنکه دعوت خدای لطیف به لطافت و سبکبالی است. به گذر از تاریکی و ورود به عالم حیات و آگاهی است.
و هم انس و هم جن هر دو از سنگین شدگانند آية الثقلان ارگانیک و غیرارگانیک فرقی ندارد هر آنکه به حیات زمینی چسبیده است هر آنکه هواخواه دنیاست از سنگین شدگان است. زیرا زمین سنگینی را بر میگیرد و آسمان لطافت را جسم خاکی است و روح آسمانی
روحت را از توجه به ماده به خدای خالق ماده برگردان که تنها همین سلوک در
راه الوهیت است که سنگینی ها را می زداید و سالک را به منزل حقیقی اش رهنمون می شود.

نظامی گنجوی می گوید:
درعالم عالم آفریدن*** به زین نتوان رقم کشیدن
کارمن و تو بدین درازی*** کوتاه کنم که نیست بازی
تا مایه طبع ها سرشتند*** مارا ورقی دگر نوشتند
تا در نگریم و راز جوییم *** سر رشته کار باز جوییم

هیچ موجودی در دنیا وجود ندارد كه در اثر عشق ورزیدن به یك موجود دیگر، حتی اگر یك عشق پیش پا افتاده و پست هم باشد، اصلاحی در روح خود به عمل نیاورد.

موریس مترلینگ