سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نژاد برتر
        ارسال شده توسط

        شعله(مریم.هزارجریبی)

        در تاریخ : يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۳:۰۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۲۳ | نظرات : ۲۷

        این داستان
         
        انسانیت از کجا پر پر شد؟
         
        امروز داشتم فکر میکردم اصلا نژاد پرستی از کجا شروع شد؟اولش گفتم شاید این کار اعراب بود که گفتند عرب و هر که جز عرب بود را عجم خواندند بعد یاد فراعنه افتادم ته تهش رسیدم به قابیل خیر ندیده که خود را برتر از برادر دید و اینگونه اولین برادر کشی جهان بشریت را پایه ریزی کرد .
         
        اما چرا مایی که ادعای دهکده جهانی داریم و در نظرمان مرز ها خطوط فرضی هستند اینگونه رفتار میکنیم.اقایی تشریف بردند یک شهری حالا که عادلانه چه ظالمانه یک دست کتک مفصل نوش جان کردند و میروند میگویند آاااای ایهاالناس با خبر باشید که در فلان شهر مردم غریب کشند.یا همین مشهد خودمان میگویند شمع دزدند بابا به پیر به پیغمبر این بهتانی بیش نیست. جریان ازینجا اب میخورد که شمعهایی که گذشتگان در کنار مساجد و تکایا روشن میکردند برای حفظ بهداشت و بازیافت توسط یک سری مامور جمع اوری میشدند ان مامور هم بیکار نبود بایستد تا اخرین شمع اخرین نفس را بکشد کاردک را مینداخته زیر تمام محتوا روشن و خاموش همه را جمع میکرده و یک بنده خدایی این را کرده علم یزید هی میکوبد به سر این مردم مظلوم😈و معصوم😀.
         
        ولی در همین مشهد خیلی انسانهای فرهیخته و خوبی زندگی میکنند.(نمونه بارزش خود من😂).یا میگویند مثلا اصفهانی ها خسیسند😕یا ترک ها ساده اند یا شمالی ها یا جنوبی ها .وااااای ازین قضاوتها.چرا؟
         
        اصلا ما و مردم سایر ملل چه فرقی داریم؟اصلا به چه حقی چون یک نفر افغانیست به خودتان اجازه میدهید تحقیرش کنید.ما میگوییم مسلمانیم و خدا در ایه صریح قران گفته برتری انسان ها به هم جز به تقوا نیست.ایا از هم با تقوا ترید؟اصلا خبر دارید دیگران در دل چه دارند؟شاید گنجینه ی با ارزش تری از شما در سینه شان دارند و فروتنانه مقابل بی ادبی شما سکوت میکنند.
         
        راست میگویند تفرقه بنداز و حکومت کن وقتی بین مردم جهان تفرقه هست سلاح هست،جنگ هست،برادر کشی هست،ظلم هست اگر این مرزها نبود اگر تفرقه نبود دیگر هیچ کودکی طعم گرسنگی و بیماری و جنگ را نمیچشید چون ما هوای همنوع خود را داریم چون دیگر طبقه ای نبود که یکی برود بالا و باقی مردم را بکند پله ی ترقی خودش چون دیگر عدالت صدای بیداد را خفه میکرد دنیا را که هیچ حداقل کشور خودمان را درست کنیم.
         
        به همنوعانمان به چشم یک انسان نگاه کنیم و اگر ضربه خوردیم نگاهمان را به ان یک نفر عوض کنیم نه نسبت به تمام مردم و تمام یک گروه جبهه بگیریم.
         
        من ایرانی ام فارس یا عرب لر یا ترک لک یا گیلک کرد یا هر قوم دیگری به پیشینه ی خود افتخار کنید و به هم احترام بگذارید در این دنیای بی مهری تنها محبت است که جان میدهد به روح بی جانمان.
         
        بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
         
        فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
         
        شعله
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۲۷۸ در تاریخ يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۳:۰۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2