سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      صفحه های غربت

      شعری از

      مجید ابتدایی(شمع)

      از دفتر یک سودا و هزار سر نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۰۶ شماره ثبت ۹۹۸۰۲
        بازدید : ۱۳۵   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب مجید ابتدایی(شمع)

      وای غربت چه هوایی دارد
       و اقاقی هایش
       بوی نفرینِ لجن زارانند
       دلم از مردن این ثانیه ها
      از چپاول  شدن روز به روزِ مردی
       رونقِ نامردی
       گُر گرفته است و، به خود می پیچد
       و به زور است اگر،  گاه گداری لبخند
       روی لبهای فروبسته ی من،  می رقصد
      وای غربت چه هوایی دارد
      سالیانیست که در  دربدری می لولم
      شوقِ مرغانِ مهاجر به من آموخت مسافر باشم
       دیرگاهیست دلم،  حسرت دیدار پدر را دارد
       خواهرم و برادرهایم
      خاطر م را به خیالِ تبِ رویاییِ باغ
       سوی خود می خوانند
       مادرم
       همچون خدا خواستنیست
       و دلم می خواهد
       سر به زانویِ وفایش بگذارم هرشب
       و به لالایی رنجور ترین لبخندش
        دست بوسِ زحماتش باشم
      باز،  بودن،  به صدا می آید
       و هوای غربت
       چشم در چشم ترم می دوزد
      وای غربت چه هوایی دارد
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۵۶
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و خوش آهنگ بود خندانک
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      بهنود کیمیائی
      يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۰۵
      درودها


      ⚘⚘⚘⚘⚘
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      حمید غرب
      يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۱
      درود جناب ابتدایی عزیز

      مفهوم و احساس این سروده را کسی که تن به غربت سپرده ، بیشتر درک میکند و بند بندش نشان از دلتنگی ها و مرور خاطره ها دارد

      زیبا و دلچسب

      پیروز باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد مهدی بخارائی
      يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۳۵
      دلنشین خندانک
      درود فراوان بر شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      رضا رضوی تخلص (دود)
      دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۳
      سلام و درود استاد ابتدایی عزیز
      بسیار عالی دلنشین و غم انگیز سروده اید
      دستمریزاد مرحبا
      لذت برم
      دلم از مردن این ثانیه ها
      از چپاول شدن روز به روزِ مردی
      رونقِ نامردی
      گُر گرفته است و، به خود می پیچد
      و به زور است اگر، گاه گداری لبخند
      روی لبهای فروبسته ی من، می رقصد
      پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۲۷
      درود فراوان
      بسیار بسیار
      زیبا و عالی
      بود🌺🌸🌺
      جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4