اى كه به ياد روی تو در پشت هر آهى
جان مى درم مانند بغضى در گلوگاهى
در كوچه هاى ساكت وهم غليظ من
تقريرى از آوازهاى روشن ماهى
چون سايه مى گريزد از روى دلم ، اندوه
تا حضرت چشمت نگاهم مى كند گاهى
آتش ترم از التهاب عشق جانسوزى
درياترم از اعتبار اشك جانكاهى
با من ، اگر عشقت نبود و خستگى هايم
پيدا نمى كردم براى گم شدن ، راهى
بيهوده تر زين عاشقانه كو ؟ كه مى گويم :
مى خواهمت ، حتى اگر ما را نمى خواهى ..!
\"وقتی\" به ياد روی تو در پشت هر آهى
جان \"مى کنم\" مانند بغضى در گلوگاهى
در كوچه هاى ساكت وهم غليظ من
تقريرى از آوازهاى روشن ماهى
چون سايه \"برمیخیزد\"از روى دلم ، اندوه
تا حضرت چشمت نگاهم مى كند گاهى
آتش ترم از التهاب عشق جانسوزى
درياترم از اعتبار اشك جانكاهى
با من ، اگر عشقت نبود و خستگى هايم
پيدا نمى كردم \"زمان \" گم شدن ، راهى
بيهوده تر زين عاشقانه كو ؟ كه مى گويم :
مى خواهمت ، حتى اگر ما را نمى خواهى ..!
با درود فراوان وپوزش بسیار بخاطر اندکی دستکاری در این غزل زیبا.
پویا باشید وماندگار دوست خوبم
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و دلنشین بود
مزین به ویرایش استاد آصف عزیز