سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بهشت امن دانایی

        شعری از

        اصغر ناظمی

        از دفتر سایه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۳۳ شماره ثبت ۹۵۳۵۲
          بازدید : ۳۱۴   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اصغر ناظمی

         
        ما  
         بی سابقه ی مسابقه ی سقوط
        درفصل پرترنم بازیِ با سنجاقک
        وکرت باغهای کودکی الکی
        ازبهشت نوسرشت داناییِ امن
        به دوزخ بی ایمنِ  نا دانیِ هبوط
        پراکنده  شدیم !
        باسعیِ بی وسعِ  وسیع خویش
        درکمانه ی پرتاب پُرشتاب
        باسُم کوبیِ  سَتم بارِ  اسبانِ گاریِ  سهل انگاریِ و سهو
        بافخرِفجرِ پرفتوحِ علوم
        اما 
        قاعده این نبود .
         
        دردایره ی همیشه سرگردان
        آب در آسیاب کلمه می ریزیم
        درچرخشتِ ناموازیِ بیقرار یِ سنگ
        بالابه لایه های تقدس
        بی انقطاعِ قطارهایِ لجوجِ رجزخوان
        قلب ، منقلب زقوت اوراد است...
         
        آیانیست کسی 
        تافهم کند ؛
        این سیرگشتِ بی مسیرِ مسبب را ؟
        عمربشر به شرّ متبادر نبود
        این خوف مستمر ، 
        به جهالت سپرده سر .
        واکن دوباره دفتر اسپید نانوشته را
          بی آب ورنگ
        در آن هزار سرِّ سویدای دیگرست 
        بینی ،  تو دم به دم(در اشراق ممتحن)
        بی سرباز وسرجوخه و تفنگ
        صلح مداوم گرگ و بره را 
         
        ما قومِ نوحِ مانده از کشتیِ بی چالش خودیم   
        خوکرده ایم به کوه و تل وتپه ی خیال
        درتنگ چاهِ  کورذهنی و قفا
        براسب خویشیم سرسخت استوار
        لیک بی خبر   ؛  
        زاصل و ، زاسب و
        زکوچِ  دیار ویار
        درکوچه  پس کوچه های تاریک بی ثبات
         
        ازاین سیاه چاله به رغبت جدا شدند
        درعصرپرتحجرو ظلماتِ روسیاه
        نیکان سرفراز   
        پیام آورا ن روزگار
        برگشتن به خویش ،
        شرط نجات ماست .
         این کارساده را ، 
        هرگز  مکن انکار
        بربام سکوت خود ببین ؛
        مرغ اندیشه در پرواز 
        درآرارات ، تخت سلیمان ، کوه جودی تُرک
         در هر کجای گسترده ی خاک 
        طیرِ طایرِ قدس است ،
        کشف کشتی بی کُشتی نجات ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۶:۳۶
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موثر و پر معنی
        دستمریزاد خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۶:۵۲
        درودها
        برسرور گرامی ام
        جناب استکی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۵۳
        سه سطر بصورت زیر اصلاح می شود

        ما قومِ نوحِ مانده از کشتیِ بی چالش خودیم
        خوکرده ایم به کوه و تل وتپه وکمر
        درتنگ چاهِ کورذهنی و خیال
        سید محمدرضا لاهیجی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۲۳
        درود خدا بر شما
        صبح عالی متوالی متعالی
        بسیار ترانگیزست و روسپید
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        سلام
        دوست بزرگوار
        ممنون از شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۰۳
        قسمت پایانی شعر
        بصورت زیر اصلاح می شود

        در هر کجای گسترده ی خاک
        صید طایرِ قدس است ،
        کشف کشتی بی کُشتی نجات ...
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۳۸
        درود برشما استاد ناظمی عزیز و بزرگوار
        بسیار عالی
        وبسیار بامفهوم وزیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۰
        سلام
        وعرض ادب
        برشما دوست نازنین
        جناب فتحی بزرگوار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۱۷
        سلام و درود جناب ناظمی عزیز:
        بی کلک بعد از یک هفته همتی به هم زده، سری سَرسَری به سایت زده و با سروده سراپا احساس و سنگین و وزینتان سرمست از سروده نابتان حالمان خوش شد😄😄
        بی اغراق این قدر سروده‌ات زیبا و ناب بود چند باری مطالعه کردم و الحق زیاد پر تکلف نبود و مطلب را به زیبایی با واژگان تصویر کرده و رسانده‌اید. استعاره‌ها و تعابیر زیبا به اثر شما زیبایی دوچندانی بخشیده، سجع زیبای اثر شما از ابتدا تا آخر خودنمایی میکند، فقط آخرین بند سروده‌ات برایم گنگ بود ممنون اگر راهنمایی کنید. بسیار زیبا و روان تر از قبل. دست مریزاد یک لایک و این گلها تقدیم شما و اثرشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۱۴
        سلام
        دوست خوبم . قست پایان شعررا بصورت زیر اصلاح کردم ؛
        در هر کجای گسترده ی خاک
        صیّد طایرِ قدس است ،
        کشف کشتی بی کُشتی نجات ...
        ومنظور این است ؛
        درهرکجای زمین وباهرتفکرواندیشه و هر مکتب و آرمانی ، به چنگ آورد ن طایر قدس ، پرنده ی آسمانی ، ودیعه نهاده شده دردرون ماست که سبب نجات ما یکایک آدمیان می گردد . وکشتی بی کُشتی ، مکانی است که با ورود به آن ، مااز تمام تضادها ، تناقضات و رنج و آلام و رشک وکینه ها پاک ومبرا می شویم . یعنی دیگر ذهن مان اسیر هیچ تناقضی نمی گردد ، اسیر هیچ رنج واندوه ولابه ای نمی شود و صاحب خودرا هیچگاه گرفتار این بلیه ها نمی سازد . واین واقعیتِ هنوز ناشناخته وهنوز کشف نشده ی درونی یکایک انسان هاست که تنها معدود افرادی به آن حریم نوروسعادت و خوشبختی می رسند ولی آن ظرفیت یکایک مردمان درروی زمین است خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        سیدحسن خزایی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۶:۳۶
        سپاس جناب ناظمی عزیز🙏🙏🙏
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۷
        درود بزرگوار
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۲
        درودها
        برشما دوست گرامی
        ممنون از بزرگواری شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۷
        درود فراوان استاد ناظمی ادیب گرانقدر
        بسیار زیبا وناب وپر احساس بتصویر کشیده اید
        دستمریزاد
        مستدام ومسرور
        در پناه حق
        🌷🌷🌷
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۶:۵۳
        سلام
        ودرودها
        بردوست گرامی ام
        جناب معینی ارجمند ، ممنون از شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۱۱
        ما قومِ نوحِ مانده از کشتیِ بی چالش خودیم
        خوکرده ایم به کوه و تل وتپه ی خیال
        درتنگ چاهِ کورذهنی و قفا
        براسب خویشیم سرسخت استوار
        لیک بی خبر ؛
        زاصل و ، زاسب و
        زکوچِ دیار ویار
        درکوچه پس کوچه های تاریک بی ثبات

        درود بر شما بزرگ منش خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6