سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        اما نشد...

        شعری از

        بهروز رحمتی (سکوت شب)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۴:۴۰ شماره ثبت ۹۳۳۷۹
          بازدید : ۱۹۳   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز رحمتی (سکوت شب)

        خواستم یک روز مهمـانت كـــنم، اما نشد...
        هستـی و نيستی به قــربانت كـنم، اما نشد...
        گفته بودم اين من و تن را گزارم یک طرف...
        جانِ خود وابسته بر جانـت كــــــنم، اما نشد...
        خواسـتم زيرِ درختِ بيد، شيرينم شبـــی...
        تاسحرگه "بوسه بارانت" كــــــنم، اما نشد....
        خواستم دوستم بداری گـرچه لايق نيستم...
        رخنه ای درعشق و ايمانت كــــنم، اما نشد...
        بسكه رنجم داده بودی ازسرِ قهرت عزيز...
        آمــــــدم با آه ويـــــرانت كــــــنم، اما نشد...
        ای دل از هر سو دويدن های تو دارم گله...
        گفته بودم سر به دامانت كـــــنم، اما نشد...
        خواستم با بغضِ تلخم  ابرها آید پديد...
        از دو چشمـم غــــرقِ بارانت كنم، اما نشد...
        بی وفا دستِ فلک، قامتم بشكسته است...
        خواستــــم یک روز مهمانت كنم، اما نشد....
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶
        درود بزرگوار
        عاشقانه و زیبا بود
        پر احساس
        دستمریزاد خندانک
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۷
        درووودتان پیروز و مانا بزرگوار... دیدگانتان مهربان است و آموزگار... 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        فاطمه معینی فرد (معین)
        سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
        فوق العاده. درود
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۸
        درووودها بر شما بزرگمهر... که با نسیمِ دل انگیزت ، باغِ دل و جان را مینوازی و نم نم باران زلالینه ات، برگ برگِ غزلهایم را سرشار از طراوت و تازگی می سازند... یلدا بر شما و عزیزانت فرخنده باد🍷🍷 🙏🙏🙏 حالیا فالِ غـــــزل را همــه خـواجـو بزنید... دلِ خود را ؛گره ای کور به مویش بـزنید... تا نــمیرد دگـــر حافظِ در سایــــه ی زلــف... کاکُلِ شاخِ نباتـش، کمــــــی آنسو بزنیـــد... ساقــــیِ بلخ بیایــد ؛ مِـــــــیِ شیراز بده... غــــمِ عالـم نخورید،خــنده کنید کف بزنید... سرم از شوقِ دلــم، تا به ابــد شیفته اسـت... در کنارِ مــــــن عاشق ؛ همــــگی دف بزنید... بشکنید هر چه غرور است به رهِ عشق همه... پای معشوقه ی خــــود یک کمی زانو بزنید... دخـــترانِ دهِ مـا فصل بهار نــــزدیک است... حــــالیا فالِ غــزل را همــــه خواجو بزنید... غزلی از دهه ی هشتاد آفتابی ، تقدیم به وجودتان... بهروز(سکوت شب) 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۰۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوارشعرت
        خدایی است
        برای رهایی است
        هرجمله اش طلایی است
        برای درد دل
        دوایی است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        بهروز رحمتی (سکوت شب)
        يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۷
        درووودها بر شما بزرگمهر... که با نسیمِ دل انگیزت ، باغِ دل و جان را مینوازی و نم نم باران زلالینه ات، برگ برگِ غزلهایم را سرشار از طراوت و تازگی می سازند... یلدا بر شما و عزیزانت فرخنده باد🍷🍷 🙏🙏🙏 حالیا فالِ غـــــزل را همــه خـواجـو بزنید... دلِ خود را ؛گره ای کور به مویش بـزنید... تا نــمیرد دگـــر حافظِ در سایــــه ی زلــف... کاکُلِ شاخِ نباتـش، کمــــــی آنسو بزنیـــد... ساقــــیِ بلخ بیایــد ؛ مِـــــــیِ شیراز بده... غــــمِ عالـم نخورید،خــنده کنید کف بزنید... سرم از شوقِ دلــم، تا به ابــد شیفته اسـت... در کنارِ مــــــن عاشق ؛ همــــگی دف بزنید... بشکنید هر چه غرور است به رهِ عشق همه... پای معشوقه ی خــــود یک کمی زانو بزنید... دخـــترانِ دهِ مـا فصل بهار نــــزدیک است... حــــالیا فالِ غــزل را همــــه خواجو بزنید... غزلی از دهه ی هشتاد آفتابی ، تقدیم به وجودتان... بهروز(سکوت شب) 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0