تو گلستانِ دلِ من تو سفیرِ مهربونی
تو فرشته ی خدایی بلبلِ شیرین زبونی
سوختم: غمخوار توام عشقم کجایی
سوختم: دیوونه شدم تو بی وفایی
بد نام نشو مستی به قهرت
بگو منتظرِ حرفِ نهایی
...
دنبالِ توام دارم می گردم
می دونی که بی تو خیلی سردم
مأیوسم نکن آشفته ام من
وابسته شدم با تو می خندم
عشقم: برگرد بیا طاقت ندارم
عشقم: دلدارم تویی لحظه شمارم
...
آهسته بگو دردت چی بوده
بی ناله چرا رنگت کبوده
فریاد نکن با بی قراری
بی خونه شدی رفتن چه زوده
همدم: بیگانه نشو جونم فدایت
همدم: دوستدار توام به اون خدایت
...
می دونی به خاطرِ تو از چه پل هایی گذشتم
من و تنهایی نشستم عاقبت این سرنوشتم
مگه یادت رفته شبها خاطراتِ خوش کنارم
رویِ ماه و رویِ مهتاب عکسِ تو رو می نگارم
یادته قسم می خوردی در کنارِ رودِ کارون
از جدایی هات نگفتی وقتِ گشتن زیرِ بارون
آواره: آواره شدن برات عذابِ
آواره : دربه در شدن پر التهابِ
...
پروانه: راهِ آسمون بازِ شب و روز
پروانه : پرواز به بال و پر بیاموز
برگرد بیا نگیر بهانه
اینجاست مسیرِ آشیانه
ساحل شده دیدهام تو رویا
چون موجِ هوایِ عاشقانه
...
جاسم ثعلبی (حسّانی) 14/07/1399
استادگرامی
شاعرا شعرای تو
مشک ختن مست گلاب
عشوه دارد شعرتو
مستی دهد
چون جام شراب