#########################
هفتم مهرماه روز بزرگداشت شمس تبریزی
#########################
با شمس نشیمن شد ، مؤلای وجودمان
چون مولوی و شمسی گاهی به عیان پنهان
اندیشه عرفانی ، شخصیت دورانی
چون حافظ و مؤلانا خاقانی شروانی
مؤلا به چه مؤلا شد حافظ به چه حافظ هان
دریای معارف بین ، فارغ ز جهان این آن
دریای معارف را ، گوهر به چه ارزانی
با جنب و به جوشی هان بیرون ز حیات آبی
یک قرن و یا بیشی ، گر بگذردش جانا
ارزش به هنر باقی ارزش به گهر زیبا
فرهاد کند جویی ، جوی آب به شیرینی
جوی آب روان شیرین چون شهره شیرینی
واقف به نکویی شد ، نیکو سخنی زیبا
هر جلوه زیبایی زیباست چو گل هر جا
مجهول به تاریکی ، پیدا نشود پنهان
با سیرت ربّانی خورشید صفت هر آن
######################
هشتم مهرماه : روز بزرگداشت مولانا
######################
با شمس شناسایی ، مهتاب به تاریکی
مهتاب چو مؤلانا خورشید به شمس آری
کوتاه سخن باید ، ایام گذر کوتاه
با علم معارف هان فارغ ز گناهی آه
با جلوه تقوایی ، سیرت به نما ، ظاهر
ای ظاهر سیرت خو خورشید وشی باهر
شخصیت دانایی ، از جلوه جبین ، پیدا
با خوف و رجا کاری را ،پیش بَرد جانا
هر لحظه به تاری پود احوال گشاید هان
احوال چه دل روحی ،تفسیر دهد هر آن
تغییر حِیل روحی هر لحظه نمایانی
کاری نتوان جانا ،پیداست نه پنهانی
هر چند گهی خلوت با دیده ربّانی
از جلوتیان دوری با خلوتیان گاهی
عالم به سخنرانی ابلاغ کند حکمی
ای مدرک دانایی ، ادراک کنی کمّی
قد علم چرا خم شد گویی تو به ما دلبر
مجنون پی لیلایی ، با قدِّ خَمینی سر
رؤیا به چه رویی خوش با شمس کنی دیدار
ای والی مولایی ، شو مولویی با یار
خاطر به صبوری خوش دریاب صبوری را
با کسب معارف ها ، عرفان عملی پیدا
ظرف علم زمانی پر سیراب چو ماهی ها
کی سیر شود ماهی سیراب ، بگو از ما
با شمس کنی پیدا ، آن گوهر عشقی را
هر گوهر عشقی هان با شمس کنی پیدا
جاوید شوی جانا مؤلا چو شوی ای جان
دریای خروشان بین با موج تکان هر آن
عبدی چو شدی صالح یادی کنی از صالح
دریای معانی بین ، فارغ ز کسان طالح
ولی اله بایبوردی
بسیار زیبا و دلنشین بود
در بزرگداشت این دو مراد و مرید
دستمریزاد