سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        چشم مرکب

        شعری از

        دانیال فریادی

        از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵ شماره ثبت ۹۰۵۳۱
          بازدید : ۵۳۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دانیال فریادی

        جهان
        خانه ی  من است
        فضیلت
        برادرم
         
        چشم مرکب م
        هر شب شخم میزند
        ایمان را
        در زمین بایر مغزم
         
        جام شوکران را
        در همه رنگ ها
        می پسندم
         
        با تشکر
        دانیال فریاد ی
        با نقد ارزشمند خویش راه‌گشا باشيد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
        جالب و زیباست
        "جام شوکران" عرفانی است؟
        قبلا برای موارد دیگر بکار برده نشده است؟ خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
        خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما
        کوتاه زیبا یی بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
        من وضو با تپش پنجره ها می گیرم

        تو بی نظیری پس فلسفه ات زیباست
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۰۳
        سلام دوست من

        ممنون از لطف شما

        سلامت. باشید و شاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
        درود بر شما خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۰۴
        : خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۰
        سلام امیر جان نقد شما بر شعر آقای محمدی دیدم
        آفرین

        به انتخاب خود یکی از اشعار مرا نقد کنی خوشحال. می شوم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۴۰
        جام شوکران را در همه ی رنگها می پسندم
        درود جناب فریادی
        بسیار زیبا خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۱۶
        خندانک خندانک خندانک


        : خندانک 2:
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶
        درود رفيق عزيز
        بسيار خوب خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک




        : خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۲۲
        درود
        عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        جام شوکران را
        در همه رنگ ها
        می پسندم

        تأکید بر یگانه محوری خندانک

        گر نداری دانش ترکیب رنگ
        بین گلها زشت و زیبا نکن
        #مولانا

        💙💙💙💙💙💙💙💙💙
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1