سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    زنبیل تنهایی

    شعری از

    باقر رمزی ( باصر )

    از دفتر غلام قمر نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۵ شماره ثبت ۸۹۷۴۰
      بازدید : ۲۲۲   |    نظرات : ۳

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

     
    نگاهی علمی به مسئله یِ تمسخر
     
    زنبیل تنهایی

    زمانیکه در دشت زوال
     
    مشتهای تاولم پر بود از علف های گلایه
     
    تو کجا بودی ؟
     
    زمانیکه در تالار مکرر آئینه ها
     
    ما را با سنگ نبشته های تاریخی جاهلیّت
     
    به هزاران  تکه ی تصویر تبدیل کردند
     
    تو کجا بودی ؟
     
    زمانیکه در پیشگاه صلیب عیسوی
     
    حواریون یهودایی
     
    فرزند مریم گلی را
     
    به فسوس  و تمسخر و خنده گرفتند
     
    تو کجا بودی ؟
     
    تو بودی که در کلام وحی
     
    خود را آغشته به حضور مداومتت
     
    در تمام فصول و آدرسهای جهان
     
    به رسول ات ارزانی داشتی  .
     
    زمانیکه بشارت دادی که هندوها بدون عادت
     
    و از سر شور و عشق میرقصند را یادت هست ؟
     
    دیریست که شک و تردید
     
    از لبه ی زنبیل تنهایی ام لبریز شده است
     
    و من در عمق اهرام فراعنه
     
    ترانه ی کولی وشان حاشیه زرتشت را  
     
    زمزمه می کنم .
     
    در همان زمان بود که
     
    « اقرا باسم ربک »
     
    را نازل کردی
     
    و غارهای تاریک جهان حسادت ورزیدند
     
    و با قندیلهای سنگ نمای یخی
     
    به جسارت برخاستند
     
    و اصحاب کهفِ اهالی رقیم آباد بالا
     
    از خواب چهارصد ساله بیدار شدند
     
    و به دایره ی سماع عارفان پیوستند
     
    و بر اندام مدائن نشینان لرزه افتاد .
     
    مولای ما
     
    حضور و ظهورت دیر است
     
    پیرانمان ناامیدند
     
    جوانانمان به ریا در سجودند
     
    چیزی دیگر به انتهای عمرمان باقی نیست
     
    ببین چگونه
     
    ما از عطر وجودت ناکامیم .
     
     باقر رمزی باصر
    ۲
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۸
    بسیار زیبا و پر معنی است
    مبین مشکلات جامعه
    دستمریزاد
    موفق باشید خندانک خندانک
    محمد باقر انصاری دزفولی
    پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۸
    سلام وارادت
    به استاد وشاعر وهنرمند بزرگوار
    همیشه قلمتان وزین نویساباد
    دلچسب و زیبا شعری بود
    هزاران درود
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    شعله(مریم.هزارجریبی)
    پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۳۹
    درود جناب استاد باصر گرانقدر
    زیبا نگاشتید
    برگ زندگیتان همیشه سبز
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0