نوحه اى در دلِ من واقعه را مى خواند
زينب اى زينب و اى كنز حيا مى خواند
از چه گويم كه چه كردند گُلِ مولا را
كه شكستند دل آينه ى زهرا را
در پى دختركى گاه به هر سو آمد
تا كسى با خبر از گمشده ى او آمد
گفت اى " عمه بيا گمشده پيدا شده است "
آه در " كنج خرابه شب يلدا شده است " ١
گاه از مسلم و از پيكر بى سر مى گفت
گاه از شوق دو طفلش به برادر مى گفت :
" تو سلیمان تر از آنی که نگاهم نکنی
فرق بگذاری و میلی به سپاهم نکنی " ٢
لحظه اى چهره ى نورانى قاسم را گفت
و إن ايكاد از لب او دور نمى شد ، تا گفت :
" پسر شير به تاراج سپاه آمده است
به نيابت ز حسن يارى شاه آمده است " ٣
گاه در راهِ كمك سوى برادر مى خواند
لحظه ى بين عبا چيدن ِاكبر مى خواند :
" همه ى دشت پر از پيكر صدپاره ى توست
بر سر نعش تو باباى تو بيچاره ى توست " ٤
گاه كارش ز على اصغر او زارى شد
گاه " اى اهل حرم " بر لب او جارى شد ٥
خواند گاهى كه غمى در دل ِمن پنهان است
" امشبى را شه دين در حرمش مهمان است " ٦
خيمه ها سوخت و او بهر يتيمان پدر است
ريشه آتش آن ، كوچه و در پشت در است
بود در راه ، چهل منزل اگر بارانى
خواست در شام به پا خيزد از او طوفانى
ذوالفقار لب خود مثل پدر باز كند
تيغ بگشايد اگر خطبه اش آغاز كند
روى شمشير عدويش عرقى از شرم است
پشت عباس به جنگيدن زينب گرم است
نخى از معجر او جاى علم استاده ست
ضربتى گر بزند ، كاخ ستم بر باد است
زينب اى آنكه به اسرار خدا آگاهى
آيه ى صبرى و تفسير كلام اللهى
اى كه خورشيد به دور تو دمادم گشته است
سر آسيه به پاى حرمت خم گشته است
پنج تن زير عبا فرد دگر هم دارد
آن حديثى ز كسا اسم تو را كم دارد
نوحه اى در دل من نام تو را مى خواند
زينب اى زينب و اى كنز حيا مى خواند …
١ ) دودمه شب سوم محرم
٢ ) دودمه شب چهارم محرم
٣ ) دودمه شب ششم محرم
٤ ) دودمه شب هشتم محرم
٥ ) دودمه شب تاسوعا
٦ ) دودمه شب عاشورا
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز بود
دستمریزاد
اجرتان با بی بی دوعالم