لطفا دیوانه ها بخوانند

سلام مسیحا ی عزیز سپاسگزارم بابت تقدیمی ارزشمندت لطف نمودی به من و همینجا پوزش می خواهم بابت تاخیر عرض ادب و تشکر بابت گرفتاری و مشغله هایی که داشتم لذا به همین عنوان هدیه و تشکر ویژه شخصا شعرتانرا اشتراک ثابت دادم موفق و سربلند باشید همیشه یا حق

تقدیمی بسیار زیبا و دلنشسین بود
مبارک استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
مدیر مدبر شعر ناب و جناب جمشیدی باشد
کسوت شاعری حکم میکرد که نام استاد عزیز ما را اول می نوشتید

درود
‎چنان خاموش است شب

که میلاد چشمه‌ها را
‎در کوهستان‌ها می‌شنوم


شعري بسيار زيبا خواندم
و طلايه داران و ياوران را دوست دارم
بخصوص مانا مهرداد جمشيدي

سلام
با وجود اینکه گاه با هم زاویه داشتیم . ولی در پیشانی پاکت خوانده بودم که از اهالی دیاری آشنا هستی و با کلمات و آواها بیگانه نیستی . به همین جهت در سایت نو سه بار و در اینجا یکبار برایت پیشکش آوردم که بهرحال توان و توش مانا بیش از این نبود . حکایت ما هم حکایت زیره به کرمان بردن است . وگرنه مسیحا خود خدای شعر است چه حاجتش به کلمات مانا ؟؟؟
و راستی جزو کسانی هستی که دوست داشتم ببینمت و ببوسمت با تمام سادگی و خنگولی ذاتی ام باز هم فهمیده بودم مسیحا با من ریشه ای مشترک دارد . و میدانستم ما را در یک روز و از یک چوبه ی تکفیر و انکار میآویزند .
دوستت دارم ... ما اگرچه بی نوا اما معدن واژه بودیم . و درین اخته سرای هراس ، دو مرد بودیم که ناله هایمان نعره میشد و نعره هایمان شعر ...

سپاس از تو مسیحا
نه فقط برای هدیه ات که در کل برای بودنت . از تبار ترد آن خیزرانی تو که از خاک حادثه میروید

حتی به دادمان خدامان نمیرسد...

سلام
و درود استاد مسیحا

درود جناب مسیحا
شعری زیبا و ستودنی بود
حقیقتی تلخ که هر روز شاهد ان هستیم
قلمهایی که ساییده میشوند و به هیچ میرسند
و مایی که هنوز در انتظار تغییریم
از شما و جناب ملحق سپاس گزاریم.
و مانای جمعمان به امید یزدان همیشه مانا باشند

سلام مسیحای عزیز
ممنون از اینکه شعر زیبایت را ارسال کردی
مبارک استاد عزیزمان فکری و دوست جدیدمان مانای بزرگوار باشه

سلام جناب مسیحای عزیز
بسیار عالی

درود
بسیار عالی

درود جناب الهیاری
بسیار زیبا و دلنواز سرودید

همیشه تابان باشی
حضرت استاد
سروده هایتان همگی دلنشین و زیبا ست
درپناه خدا
درودها برشما
شاعران واستادان گرامی مبارکتان باد در پناه خالق یکتا باشید

عالی بود....

درود

درودها مسیحای عزیز ونازنین
بسیار زیبا بود
مبارک استاد فکری عزیز مدیرو
سکاندار ادبیات
وهمچنین مبارک مانای دوست داشتنی گرانقدر

قلمت ماندگار

سلام استاد بانو
ستار خان کجاست که چندیست باز هم
آتش کشیده چشم تو تبریز تشنه را

درود جناب الهیاری زیبا بود لذت بردم برادر

درودها بر شما
چه سعادتی که در دنبال کردن مانا به مسیحایی برسی که روحت رابنوازد به ایین همدلی

تمام درودها تقدیم روح بزرگ شما ومانا
دراین سایت من اشنایی چندانی ندارم اما از همین جا به پایه گذار این سایت ادبی هم دروده میفرستم

زیبا و دلچسب درود بر شما شاعر عزیزم
لایک شد شعرتون👍🌹

بسیار عالی
یک شعر ناب از شما خواندم
سرفراز و پایدار باشید

دروو بر شما بزرگوار
بسیار زیبا و ناب سروده اید
پاینده باشید گرانقدر
🌷🌷🌷

درودت برادر

مبارک استاد فکری گرانقدر و جناب مانا باشد این سروده ی دلچسب شما

امیدوارم بیشتر از قلمتان بخوانیم 🌹🌹🌹

زیبا بود

سلام داش مسیحا
معجزه ی کلماتت روح مرده ی هر آدمیو زنده میکنه
خاک دو سرداری که شعر بهشون تقدیم شده هستیم
کتک خورده ی مرامتیم

درود بر شما
بسیار زیبا بود
قلمتان مانا

سلام . این مانا چکاره س عایا که حسادتم داره منفجر میشه که از قدرت قلمش اونکه از دیروز غرق ش شدم
حسودم به اینکه سلمان و مسیحا داره ما نداریم
چندتا از شعراتو خوندم حضرت شاعر و بهت ایمان آوردم . مجدلیه را به دیوانگیش بپذیر بعدشم لایه غم روی شعرات نشسته که آدم دوس داره بگه بیا اینا شانه های کوه بفرما گریه کن ما همه محارم ازلی هستیم . راستی پروفایلتم دوس داشتم رنگ و بوی شعر داره

مشک که سوراخ شد
دریا بغض کرد
مرد بارید ...

درد چشمان تو درمان را به پایان می برد
هجر رویت طاقت جان را به پایان میبرد


یک طرف عباس با شرمندگی در بند مشک
شاعری گویا که دیوان را به پایان میبرد


بر سر نیزه گلویت نغمه ها را ساز کرد
خنجری آغاز قرآن را به پایان میبرد


سوره چشمان شهلایت نفیر جنگ داشت
یک تنه عباس ایمان را به پایان می برد

درود وعرض ادب استاد الهیاری گرانقدر
قصدداشتم برشعرتازه اتان کامنت بگذارم که نیست
برقرارباشید در پناه پرودگار