بنام خدا
در خراسان شکفته قامت صبح
آفتاب می کند از کوچه ها طلوع
ایران تمام، حاشیه ی دور گنبد است!
دنیا شدست از دم دروازه اش شروع
***
آیینه ها، هبوط طلاکوب شعر ها
صحن التهاب روشن باران حاجت است
در پیچ و تاب تابش دریا زمان گم است
صحنی که مثل بالش خوش خواب ساعت است
***
با نفحه های صبح، اذانی به وقت ما
گلدسته های صبح و اذان های فارسی
جوشیدن سلام سپید مسافران
در کاسه ی نماز دهان های فارسی
***
شیرین ترین طواف، قدم های بی هدف
بر فرق گرم روشن و تاریک کهکشان
لرزیدن «هبوط طلاکوب شعر ها»
از راه نم گرفته ی باریک کهکشان
***
پرواز ازدحام پنجره ها در هوای عرش
زیباترین بهانه ی این قاب عکس هاست
درهای توو به تووی حرم، شاهر راه عشق
مابین آیه های غزل، شوق مکث هاست!
***
خورشید صبح می کند از آسمان طلوع
با نغمه های صبح و اذان های فارسی
جوشیدن سلام سپید مسافران
در کاسه ی نماز دهان های فارسی...
*
با هر طلوع غرق خدا می شود حرم
با هر طلوع غرق صدا می شود حرم
با هر طلوع غرق دعا می شود حرم
با هر طلوع جنبش دریاست ساحلم...
#احسان_اسکندری
یا ضامن آهو