⚘🌷⚘
درودها!
🙏🌿🙏
گویند این که شادی، در غم نمی توان کرد
این هر دو را به یک ظرف، با هم نمی توان کرد!
هر نقش جای خود را، دارد به بومِ خلقت
یک تکه از کفن را، پرچم نمی توان کرد!
بی چشمهء صداقت، بی بارشِ محّبّت
دل را به دشتِ سینه، خرّم نمی توان کرد
آتش جوابِ آتش، یا خون جوابِ خون نیست
مسموم را مداوا، با سَم نمی توان کرد!
بی شکّ و شبهه ای بر، انگشترِ رفاقت
هر سنگِ بد گُهر را، خاتم نمی توان کرد
حتّی اگر زمانی، بر آن لباس پوشاند
حیوانِ بی زبان را، آدم نمی توان کرد!
جز خاکِ راه بودن، در پیشِ پای یاران
پیوندِ دوستی را، محکم نمی توان کرد
بی آن که خویش باشیم استادِ عشق ورزی
"بد کینه" را به "خوبی"، ملزم نمی توان کرد!
هفت آب تا که دل را، از کینه ها نشوییم*
آن را به سینه آزاد از غم نمی توان کرد!
محمدعلیسلیمانی مقدم ۲۹-۰۳-۱۳۹۹
🙏☘🌺☘🙏
پ.ن.
* "رو سینه را چون سینه ها، هفت آب شو از کینه ها
وآن گه شرابِ عشق را، پیمانه شو، پیمانه شو"
حضرت مولانا
🙏☘🌺☘🙏
با سپاس از دوست خوبم، شاعر با احساس جناب اسماعیلی (راجی) که غزل زیبایشان، الهام بخشم شد🙏⚘🙏
بر هردو بزرگوار هزاران آفرین