جمعه ۳۰ آذر
باغ آرزوهایم شعری از زهراجعفرزاده پهنوار
از دفتر رهایی نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۹ شماره ثبت ۸۶۴۱۰
بازدید : ۴۴۸ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر زهراجعفرزاده پهنوار
آخرین اشعار ناب زهراجعفرزاده پهنوار
|
باغ آرزو هایم
برگ درختانش
کم کم ،
خشک میگردند و
ریز ریز،
میریزند
عمرشان طولانی
ثمری اما
هیچ...
ریشه ها در خاک
شاید پوسیده
من نمیدانم...
به هوای پاییز
باغ این گونه شده ؟؟
یا نه؟
من فقط می دانم
هیچ یک از آنها
آن درختی که دلم میخواست ، نیست
من سوالی دارم
باغ من بی روح است
باغ همسایه چرا رنگین است؟
در تب ثانیه ها
میشنیدم گاهی
از درون خویشتن
که ندایی ،آرام ،درِ گوشم میگفت
مرغ همسایه برای تو چرا غاز است ؟
این ندا گفت مرا
یادت هست حرفهای سهراب ؟
او که میگفت...
"چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید"
من تامل کردم
لحظه ای ،
گرچه اندک بود
اما
به خودم برگشتم
چشم ها را شستم
جور دیگر دیدم
آری ...
باغ همسایه مان رنگین است
باغ من هم ،
اما
حال که بهتر دیدم ،رنگین است ....
"چشم هارا باید شست ،جور دیگر باید دید"
قسمتی از شعر شاعر بزرگ سهراب سپهری است که در این شعر تضمین شده است...
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب و احترام 🌸🌸 سپاسگزارم به مهر میخوانید بزرگوار | |
|
درود ها🙏🙏🌸🌸 سپاسگزارم بانو | |
|
سلام و درود استاد بزرگوار🌸 سپاسگزارم 🙏🙏🌸 | |
|
عرض ادب و احترام 🌸🌸 سپاسگزارم بانو به مهر میخوانید 🙏 | |
|
درود ها بانوی بزرگوار💛 ممنونم بله حتما بارها بررسی میکنم و سعی میکنم به بهترین شکل ویرایش نمایم 🙏🌸 | |
|
عزیز دلی
قلمت مانا 🌹🌹❤️❤️❤️😘 | |
|
درود ها استاد بزرگوار🙏🙏🌸🌸 | |
|
عرض ادب و احترام سپاسگزارم 🙏🌸 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ابتدا حس کردم دارم شعر سپید میخوانم
بعد نیمایی
به هر حال احساستون زلال و زیباست.
موفق باشید.