سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      همراهی با جناب (سعدی) (بیا که در غمِ عشقت مشوّشم بی تو)

      شعری از

      محمد علی سلیمانی مقدم

      از دفتر طنز نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۰۲ شماره ثبت ۸۶۳۵۰
        بازدید : ۵۹۷   |    نظرات : ۴۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
      آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم

      🌻⚘🌻
      درودها!
      همراهی با شیخ اجلّ
      🙏🌿🥀🌿🙏
      (بیا که در غمِ عشقت مشوّشم بی تو)
      شدید خسته و در حالتِ غَشَم بی تو!
       
      (شب از فراقِ تو می‌نالم ای پری رخسار)
      ولی به یادِ شمیلا و مهوشم بی تو!
       
      (دمی تو شربتِ وصلم نداده‌ای جانا)
      که یارِ منقل و سیگار و آتشم بی تو!
       
      (اگر تو با منِ مسکین چنین کنی جانا)
      سرَک به خانهء همسایه می کشم بی تو!
       
      کمی بیا و دلم را به مهرِ خود بنواز
      که مثلِ لیفهء تنبانِ بی کشَم، بی تو!
       
      تو با رقیب خوشی و مرا نمی بینی
      که شب چگونه در آغوشِ بالشم بی تو!
       
      (پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار)
      میانِ آتشِ غم چون سیاوشم بی تو!
       
      جواب آمده از تو: برو پیِ کارَت
      که غرقِ پولِ فراوانم و (خوشم، بی تو!)
       
      محمدعلي سليماني مقدم ۱۷-۰۳-۱۳۹۹
      😁😁😁
      ۱۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      محمد حسین اخباری
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۱۰
      سلام استاد
      بسیار بسیار عالیست
      با تشبیهی که فکر نکنم جای دیگر آمده باشد یا لااقل بنده ندیدم
      براین طنز و طنازی تان هزاران آفرین
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۲
      درود و سپاس از شاگرد نوازی تان
      استاد ارجمندم
      پاینده باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۴
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و شیرین بود
      دستمریزاد خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۸
      درود و سپاس
      برادر فرزانه و فرهیخته ام
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۳
      با سپاس ازدوست ادیب و نکته سنجم جناب یونسی ارجمند و توجه و یاد آوری ایشان؛
      از استادان ارجمندم تقاضا دارم در صورت امکان، ما را از نظرات صائبشان بهره مند بفرمایند تا چنانچه برداشت بنده از آنچه خوانده ام اشتباه بوده، آن را اصلاح کنم🙏🙏
      🙏⚘🌿⚘🙏
      در بحث قافیه از کتاب "عروض فارسی" تالیف "دکتر عباس ماهیار" آمده:
      (حرکت "دخیل" ،،،،توجیه،،،،در قوافی موصوله می تواند مختلف باشد)
      و چند بیت از این غزل مولانا را به عنوان مثال آورده اند که برای طولانی نشدن بحث، بنده هم به چند بیت از آن بسنده می کنم.
      👇👇👇👇

      هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری
      می‌برمد از او دلم چون دل تو ز مقذری

      هر هنری و هر رهی کان برسد به ابلهی
      نیست به پیش همتم زو طربی و مفخری

      گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
      زو نخورد شکرلبی فر ندهد به مخبِری

      مجلس خاص بایدم گر چه بود سوی عدم
      شربت عام کم خورم گر چه بود ز کوثری

      لاف مسیح می‌زنی بول خران چه بو کنی
      با حدثی چه خو کنی همچو روان کافری

      گر نبدی متاع زر اصل وجود بول خر
      جان خران به بوی آن برنزدی چرا خُوری

      ور بجهید بر زبر قیمت او است بیشتر
      بیش کنش نثار زر هست عزیز گوهری

      نیست سزای مهتری نیست هوای سروری
      همت شاه و سنجری قبله گه پیمبری

      روز خنوسشان ببین شام کنوسشان ببین
      سیر نفوسشان ببین گرد سرای مهتری

      غارب و شارقان حق طالب و عاشقان حق
      در تک و پوی و در سبق بی‌قدمی و بی‌پری

      در تو نهان چهارجو هیچ نبینیش که کو
      همچو صفات و ذات هو هست نهان و ظاهِری

      جوشش شوق از کجا جنبش ذوق از کجا
      لذت عمر در کمین رحم به زیر چادُری

      خلق شده شکار او فرجه کنان کار او
      در پی اختیار او هر یک بسته زیوَری

      شاه بگفته نکته ای خفیه به گوش هر کسی
      گفته به جان هر یکی غیر پیام دیگری

      گوید گل که بزم به گوید ابر گریه به
      هیچ یکی ز یک دگر پند نکرده باوَری

      گفته به عقل طیره شو گفته به عشق خیره شو
      گفته به صبر خون گری در غم هجر دلبری

      گفته به موج شور کن کف ز زلال دور کن
      گفته به دل عبور کن بر رخ هر مصوری

      بر سر من نبشت حق در دل من چه کشت حق
      صبر مرا بکشت حق صبر نماند و صابِری

      این همه آب و روغن است آنچ در این دل من است
      آه چه جای گفتن است آه ز عشق پروَری

      از تبریز شمس دین یک سحری طلوع کرد
      ساخت شعاع نور او از دل بنده مظهری

      #مولانا
      که در آن "ی" (حرفِ وصل) است.
      🙏🌺🌿🌸🌿🌺🙏
      در غزل جناب سعدی که بنده سرمشق تمرین خود قرار داده ام، "م" حرفِ وصل است و خودِ شیخ اجلّ هم احتمالا با در نظر گرفتن قاعدهء در نظر گرفته شده برای قوافی موصوله، غزلشان را به این صورت سروده اند:
      👇👇👇

      بیا که در غمِ عشقت مشوَشّم بی تو
      بیا ببین که در این غم چه ناخُوشم بی تو

      شب از فراقِ تو می‌نالم ای پری رخسار
      چو روز گردد گویی در آتشَم بی تو

      دمی تو شربتِ وصلم نداده‌ای جانا
      همیشه زهرِ فراقت همی چِشَم بی تو

      اگر تو با منِ مسکین، چنین کنی جانا
      دو پایم از دو جهان نیز در کِشَم بی تو

      پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
      جواب دادی و گفتی که من خُوشم بی تو

      #سعدی
      🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
      سپاس گزار محضر استادان ارجمندم هستم🙏🙏🙏
      عیسی نصراللهی ( سپیدار )
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۵۲
      سلام

      همواره در هر علمی، اختلاف نظر و تشتت آرا و غیره هست و خواهد بود

      اشعار حافظ و مولانا و سعدی و غیره، پُر است از این ممزوجات و اختلافات و رد القوافی و ذوقوافی و مقرون و قوافی درونی و واک ها و واج ها و روّی ها و شناسه های فعل و الحاقات و قافیه یِ موصوله و اختیارات شاعری و قوافیِ تصنعی و عیوب قافیه( مرگ با ترک یا باغ با اتاق!) و لذاتِ شنیداری و ایطا و قوافی معموله و اعنات و قوافی خطی ( باغ و اتاق و اجاق) و قوافی صوتی و التذاذِ دیداری و هکذا، که گاهی بر رویه یِ واضح و مستترشان میتوان از چگونگی سرایشِ شعر و تقلیدِ کورکورانه تا منعطف از آنان بهره جست و منبعی برایِ توجیه سُرایشات باشند.

      بنابراین اولا به نظر بنده:

      ما هیچ وقت نباید شعر آن بزرگوارانِ پیشرو و کلاسیک را وحی منزل بدانیم و از سویی نباید مجزا از آنان،خودسرانه به سمتِ کارکرد و استفاده های جدیدی از ادبیات برویم که بدون علم باشد و نهایتا باری بر روی دوشِ شعر بگذاریم.
      در هر روی همانگونه که پیشتر واگویه گردید در این صُور همیشه اختلاف ایده بوده و خواهد بود که تنها میتوان مفاهیم مستحکم را وقع نهاد یعنی آنانکه از رویه یِ علم عروض و قافیه چندان دور نشده و شعر را یکسره به تباهی نکشانیده اند میتوان به آنان اعتماد نمود. فرقی نمیکند کلاسیک سراهای مقدم بوده باشند و یا مؤخر.
      در خصوص بحث تخصصی این پُست با مطالعاتی که بنده داشته ام به نظرم می آید که تفاوتِ بین فتحه و کسره و ضمه یِ روّی نمیتواند یکسره شعر را متزلزل و مردود نماید. اگر اشعار قدمایِ قابل اعتنا را ملاک بدانیم میتوان این موضوع را تایید نمود.

      دوما_ دایره یِ زمانیِ زیستنِ قُدمایِ صاحب سبک و ممتاز بیشتر از رسم الخطِ عربی و دامنه یِ واژگانِ وسیع عربی تأثیر پذیرفته است و نمیتوان بطور کامل با واژگان و خوانش و اصوات و اصول زبان فارسی آن را مقایسه نمود، فلذا پُر واضح است که اشعار معاصر بتوانند از راه کارهایِ نو و محدوثی متمتع گردند. چرا که میتوان در زبان کنونی اتاق را با باغ همطراز یافت. خوانشش به اصطلاح جا افتاده و عمومیت دارد و نمونه هایی از این دست. و یا کِشت و کُشت.

      بامهر_ عیسی نصراللهی


      عیسی نصراللهی ( سپیدار )
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۴
      بنام یزدان پاک

      اگر این دو سه موردِ تبادل نظر را تجمیع نماییم
      ماحصل آن به قرار زیر است:



      سؤال:
      آیا بین آتَش و بالِش یا سیاوش و خوش، که در فتحه و کسره اختلاف دارند و ایراد از نوع اقوا در آن هست و در اشعار پیشینیان همچون مولوی و حافظ و سعدی و غیره مورد استفاده قرار گرفته، میتوان بصورتِ هم قافیه آورد؟ مثلا این شعر مولوی که در آن قوافی بصورت فوق چیده شده و در آن ایراد اقوا بارز است


      گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
      زو نخورد شکرلبی فر ندهد به مخبِری

      لاف مسیح می‌زنی بول خران چه بو کنی
      با حدثی چه خو کنی همچو روان کافَری

      گر نبدی متاع زر اصل وجود بول خر
      جان خران به بوی آن برنزدی چرا خُوری

      روز خنوسشان ببین شام کنوسشان ببین
      سیر نفوسشان ببین گرد سرای مِهتَری

      جوشش شوق از کجا جنبش ذوق از کجا
      لذت عمر در کمین رحم به زیر چادُری

      گوید گل که بزم به گوید ابر گریه به
      هیچ یکی ز یک دگر پند نکرده باوَری

      بر سر من نبشت حق در دل من چه کشت حق
      صبر مرا بکشت حق صبر نماند و صابِری

      این همه آب و روغن است آنچ در این دل من است
      آه چه جای گفتن است آه ز عشق پَروَری


      پاسخ:👇


      همواره در هر علمی، اختلاف نظر و تشتت آرا و غیره هست و خواهد بود

      اشعار حافظ و مولانا و سعدی و غیره، پُر است از این ممزوجات و اختلافات و رد القوافی و ذوقوافی و مقرون و قوافی درونی و واک ها و واج ها و روّی ها و شناسه های فعل و الحاقات و قافیه یِ موصوله و اختیارات شاعری و قوافیِ تصنعی و عیوب قافیه( مرگ با ترک یا باغ با اتاق!) و لذاتِ شنیداری و ایطا و قوافی معموله و اعنات و قوافی خطی ( باغ و اتاق و اجاق) و قوافی صوتی و التذاذِ دیداری و هکذا، که گاهی بر رویه یِ واضح و مستترشان میتوان از چگونگی سرایشِ شعر و تقلیدِ کورکورانه تا منعطف از آنان بهره جست و منبعی برایِ توجیه سُرایشات باشند.

      بنابراین اولا به نظر بنده:

      ما هیچ وقت نباید شعر آن بزرگوارانِ پیشرو و کلاسیک را وحی منزل بدانیم و از سویی نباید مجزا از آنان،خودسرانه به سمتِ کارکرد و استفاده های جدیدی از ادبیات برویم که بدون علم باشد و نهایتا باری بر روی دوشِ شعر بگذاریم.
      در هر روی همانگونه که پیشتر واگویه گردید در این صُور همیشه اختلاف ایده بوده و خواهد بود که تنها میتوان مفاهیم مستحکم را وقع نهاد یعنی آنانکه از رویه یِ علم عروض و قافیه چندان دور نشده و شعر را یکسره به تباهی نکشانیده اند میتوان به آنان اعتماد نمود. فرقی نمیکند کلاسیک سراهای مقدم بوده باشند و یا مؤخر.
      در خصوص بحث تخصصی این پُست با مطالعاتی که بنده داشته ام به نظرم می آید که تفاوتِ بین فتحه و کسره و ضمه یِ روّی نمیتواند یکسره شعر را متزلزل و مردود نماید. اگر اشعار قدمایِ قابل اعتنا را ملاک بدانیم میتوان این موضوع را تایید نمود.

      دوما_ دایره یِ زمانیِ زیستنِ قُدمایِ صاحب سبک و ممتاز به این برمیگردد که بیشتر از رسم الخطِ عربی و دامنه یِ واژگانِ وسیع عربی تأثیر پذیرفته است و نمیتوان بطور کامل با واژگان و خوانش و اصوات و اصول زبان فارسی آن را مقایسه نمود، فلذا پُر واضح است که اشعار معاصر بتوانند از راه کارهایِ نو و محدوثی متمتع گردند.چنانچه در زبان پارسی کنونی اتاق را با باغ همطراز یافت نباید متعجب شد.چرا که خوانشش به اصطلاح جا افتاده و عمومیت دارد و نمونه هایی از این دست. و یا کِشت و کُشت، یا پَرور و مُصَوری که مولانا از آنان بهره جسته است.


      بامهر_ عیسی نصراللهی
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۵
      درود بر دوست ارجمند و ادیبم جناب عیسی نصراللهی
      سپاس از وقتی که برای خوانش مشق شعرم گذاشتید
      و سپاس از این که قابل دانستید و بنده را از توضیحات مفیدتان بهره مند کردید.
      🙏⚘🙏
      از آنجا که پنج شش سالی بیشتر نیست که (تقریبا) به طور جدی قلم به دست گرفته ام و به خاطر شرایط جسمی، امکان حضور محضر استادان و اهل فن برایم فراهم نیست، گاه با نقیضه سرایی و تضمینِ سروده های بزرگان، تمرینِ سرودن می کنم.
      و گاه تراوشات ذهنم را در دفترم ثبت می کنم.
      ⚘🌿⚘
      همان طور که فرمودید، سروده های بزرگان وحی منزل نیست اما هر آنچه هم امروزه به نام شعر و قواعد آن وجود دارد، بخشی از شاخ و برگِ درختان ستبر و همیشه سبزی ست که ستارگان درخشانی چون مولانا، فردوسی، سعدی، حافظ، نظامی و .... آنها را کاشته و همهء روح های مشتاقِ شعر و ادبِ فاخر، از میوه های آنها استفاده می کنند.
      🌺🌱🌺
      در همراهی با شعر بزرگان، کمتر سراغ اشعاری می روم که در "تنگنای قافیه به جفنگ گفتن بیفتم".
      همسرایی با این غزل حضرت سعدی، از جمله سروده هایی بود که خود جاری شد و حاصل، کلماتی بود که ملاحظه کردید.
      🌻⚘🌻
      بر اساس قواعد (که معقول هم هست)، نمی توان چادُر، باوَر، چاکِر و امثالهم را هم قافیه در نظر گرفت.
      بنده اشاره ای کردم به مطلبِ مندرج در صفحهء "دویست و هفتاد و پنج" از کتاب "عروض فارسی" تالیف جناب "دکتر عباس ماهیار" که چاپ دوازدهم سال "هشتاد و نه" آن را دارم.
      تبصرهء مختلف بودن حرکت "توجیه" در "قوافی موصوله" را ایشان هم به عنوان صاحب نظری معاصر، مورد تایید قرار داده اند. مثالی هم شما از مولانا آوردید.
      غزل مورد بحث جناب سعدی هم، این ویژگی را دارد.
      🙏☘🙏
      گذشته از همهء اینها، آن چه بنده می نویسم فقط برای تخلیهء احساساتی ست که هر از چندی به جوش می آیند و متاسفانه چون (شاید بیشتر به خاطر تنبلی) مطالعه ای در زمینهء شعر و قواعد و ظرایف آن ندارم، بی شک سروده هایم ایرادهای فراوان خواهند داشت.
      این است که دست هر بزرگواری را که راهنمایم باشد و مرا از دانسته های ارزشمندش بهره مند کند، شاگردانه خواهم فشرد و در مقابلش سر تعظیم فرود خواهم آورد.
      🙏🌸🌿🌿🌸🙏
      باز هم سپاس از لطف و توضیحات شما
      پاینده باشید، به مهر یزدان
      ⚘🌿⚘
      ارسال پاسخ
      منصورامین زاده گتندی
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۳۸
      خندانک
      همراهی با همراه شیخ اجلّ

      بیاوحرمت شیخم نگه همی دار
      وگرنه تیروکماندار آرشم بی تو
      خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
      درود و عرض ادب دوست ادیبم
      شیخ اجل بر رفیع ترین قلهء شعر و ادب جهان جای دارند و من خاک تربت پاکشان را توتیای چشم می کنم.
      سپاس از مهر حضور شما
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۳۵
      درود جناب سلیمانی ادیب فرزانه 🌷
      کماکان زیبا حاوی شور نشاط🌷
      در پناه حق🌷
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۹
      درود بر دوست ادیبم.
      سپاس که به مهر می خوانید، سیاه مشق هایم را
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۶
      سلام وارادت
      به استاد وشاعر وهنرمند بزرگوار
      همیشه قلمتان وزین نویساباد
      دلچسب و زیبا شعری بود
      هزاران درود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
      درود و سپاس، دوست ادیب و فرزانه ام
      پاینده باشید
      به مهر یزدان
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      یونسی یونس
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۷
      عرض سلام و ارادت
      شاعر هنرمند جناب مقدم
      بسیار زیباست لذت بردم ..منتهای مراتب
      چندتا از قافیه ها عیوب قافیه دارند از نوع اقوا....

      اقوا ..شاعر توجیه و حذو را در کلمات قافیه رعات نکند
      مثل : آتَشم/بالِشم.. فتحه و کسره
      سیاوش با خوش که ایراد بزرگ قافیه ست،
      عفوم کنید..یا شاید من اشتباه کنم..
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۶
      درود و عرض ادب، دوست ادیب و نکته سنجم جناب یونسی ارجمند
      سپاس از توجه و یاد آوری شما
      فرمایشتان متین و کاملاً صحیح است.
      🙏🌺🙏

      اما در بحث قافیه از کتاب "عروض فارسی" تالیف "دکتر عباس ماهیار" آمده:
      (حرکت "دخیل" ،،،،توجیه،،، در قوافی موصوله می تواند مختلف باشد)
      و چند بیت از این غزل مولانا را به عنوان مثال آورده اند که برای طولانی نشدن بحث، بنده هم به چند بیت از آن بسنده می کنم.
      👇👇👇👇

      هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری
      می‌برمد از او دلم چون دل تو ز مقذری

      هر هنری و هر رهی کان برسد به ابلهی
      نیست به پیش همتم زو طربی و مفخری

      گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
      زو نخورد شکرلبی فر ندهد به مخبِری

      مجلس خاص بایدم گر چه بود سوی عدم
      شربت عام کم خورم گر چه بود ز کوثری

      لاف مسیح می‌زنی بول خران چه بو کنی
      با حدثی چه خو کنی همچو روان کافری

      گر نبدی متاع زر اصل وجود بول خر
      جان خران به بوی آن برنزدی چرا خُوری

      ور بجهید بر زبر قیمت او است بیشتر
      بیش کنش نثار زر هست عزیز گوهری

      نیست سزای مهتری نیست هوای سروری
      همت شاه و سنجری قبله گه پیمبری

      روز خنوسشان ببین شام کنوسشان ببین
      سیر نفوسشان ببین گرد سرای مهتری

      غارب و شارقان حق طالب و عاشقان حق
      در تک و پوی و در سبق بی‌قدمی و بی‌پری

      در تو نهان چهارجو هیچ نبینیش که کو
      همچو صفات و ذات هو هست نهان و ظاهِری

      جوشش شوق از کجا جنبش ذوق از کجا
      لذت عمر در کمین رحم به زیر چادُری

      خلق شده شکار او فرجه کنان کار او
      در پی اختیار او هر یک بسته زیوَری

      شاه بگفته نکته ای خفیه به گوش هر کسی
      گفته به جان هر یکی غیر پیام دیگری

      گوید گل که بزم به گوید ابر گریه به
      هیچ یکی ز یک دگر پند نکرده باوَری

      گفته به عقل طیره شو گفته به عشق خیره شو
      گفته به صبر خون گری در غم هجر دلبری

      گفته به موج شور کن کف ز زلال دور کن
      گفته به دل عبور کن بر رخ هر مصوری

      بر سر من نبشت حق در دل من چه کشت حق
      صبر مرا بکشت حق صبر نماند و صابِری

      این همه آب و روغن است آنچ در این دل من است
      آه چه جای گفتن است آه ز عشق پروَری

      از تبریز شمس دین یک سحری طلوع کرد
      ساخت شعاع نور او از دل بنده مظهری

      #مولانا
      که در آن "ی" (حرفِ وصل) است.
      🙏🌺🌿🌸🌿🌺🙏

      در غزل جناب سعدی که بنده سرمشق تمرین خود قرار داده ام، "م" حرفِ وصل است و خودِ شیخ اجلّ هم احتمالا با در نظر گرفتن قاعدهء در نظر گرفته شده برای قوافی موصوله، غزلشان را به این صورت سروده اند:
      👇👇👇

      بیا که در غمِ عشقت مشوَشّم بی تو
      بیا ببین که در این غم چه ناخُوشم بی تو

      شب از فراقِ تو می‌نالم ای پری رخسار
      چو روز گردد گویی در آتشَم بی تو

      دمی تو شربتِ وصلم نداده‌ای جانا
      همیشه زهرِ فراقت همی چِشَم بی تو

      اگر تو با منِ مسکین، چنین کنی جانا
      دو پایم از دو جهان نیز در کِشَم بی تو

      پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
      جواب دادی و گفتی که من خُوشم بی تو

      #سعدی
      🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
      از استادان ارجمندی که احیانا این پست را می خوانند تقاضا دارم بنده را از راهنمایی خود بهره مند سازند.
      🙏☘☘☘☘☘☘🙏
      با سپاس مجدد از شما دوست ادیب و نکته بینم، جناب یونسی عزیز و دقت نظرتان
      🙏🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۰۳
      سلام بر استادگرامی سلیمانی مقدم
      بسیارعالی موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۱
      درود و سپاس دوست ادیب
      پاینده باشید
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۹
      درود و عرض ادب دوست ادیبم
      سپاس از لطف شما
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      کبری یوسفی
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
      سلام ودرودهااا برشما استاد بزرگوار
      چون همیشه زیباااا می سرایید
      زنده وسلامت باشید ودرپناه حق باخانواده
      آمین 🥀🥀🥀🥀🥀
      زنده باد زندگی
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۲
      درود بر مهر بانوی شعر و شعور
      سپاس از نظر لطف شما
      پاینده باشید
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۰
      درود بر مهر بانوی شعر و شعور
      سپاس از مهر سرشار شما
      در پناه حضرت حق باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۳۶
      درود بر استاد عزیزم
      زنده باد بزرگوار
      عالی بود 🌹🌹
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۲
      درود و عرض ادب
      سپاس از لطف شما
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱
      درود بر شاعر زیبا سرا
      لطف دارید به بنده
      سپاس گزارم
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      سمانه کیخا
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۸
      بسیار زیبا استاد گرانقدر خندانک خندانک
      عالی بود
      بعضی مصرع ها خنده دار بود خندانک خندانک خندانک کلی شاد شدم خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۳
      درود بر شما
      امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشید
      🙏⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱
      درود بر شما
      امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشید.
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      فریبا غضنفری  (آرام)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۰
      خیلی هم جالب و زیبا خندانک
      درود 🌹🌹🌹
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۲
      درود و سپاس از مهر حضور شما
      ☕⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      فروغ فرشیدفر
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۶
      بسیار نغز وزیبا بود جناب سلیمانی مقدم گرامی🌹
      علاوه بر لذت بردن از شعر ، لبخند رامهمان مامی کنید.
      دستتان درد نکند.
      🌹🌹🌹🙏🙏🙏
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۳
      درود و سپاس از نظر لطف شما
      همیشه شاد و تندرست باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      مهدی فروزنده
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۰۱
      درود ها بر شما استاد
      ❤️🌹🌹🌹🌹
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۴
      درود و عرض ادب
      دوست فرهیخته
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۶
      سلام و درودها بر استاد عزیزم
      بسیار زیبا قلم زدید🌷🌷🌷
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۴
      درود و سپاس
      دوست ارجمند و ادیب
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      محمودرضا رافعی (رافع)
      چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۳۷
      بسیار زیباست این غزل استاد سلیمانی مقدم خندانک خندانک
      اشعارتان همیشه سبز خندانک خندانک
      درودها خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۵
      سپاس از لطف سرشار شما
      دوست ادیب و فرهیخته
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      ابراهیم هداوند
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۳۱
      درود بر شما جناب سلیمانی مقدم
      طنازانه و دلنشین بود بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۵
      درود و سپاس
      دوست هنرمند و شاعرم
      پاینده باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      علی ناصری(عین)
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۳۲
      با سلام ودرود
      زیباست استاد اذجمند خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۶
      درود و سپاس
      دوست ادیبم
      پاینده باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      عیسی نصراللهی ( سپیدار )
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۳
      _________________________

      لاله ای در دست و گفتم کز رقیبَم بهتَرم
      بینِ چشمانِ سیاهت،سایه ای میگستَرم

      جان اگر خواهی بیا این جانِ شیرین،گفت نه!
      رفت اما لاله ای، خشکیده لایِ دفترَم

      _________________________

      بداهه_ عیسی نصراللهی
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۴۱
      درود و عرض ادب
      سپاس از وقتی که گذاشتید.
      سپاس از توضیحات مفید شما
      سپاس از همراهی شما
      🙏⚘🌻⚘🙏
      می کشم خاکِ رهِ دلدار را بر دیده ام
      می گذارم دوست را مانندِ تاجی بر سرم
      🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
      درودتان خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۶
      درود و عرض ادب
      پاینده باشید
      🙏⚘🌻⚘🙏
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0