يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر یوسف صمدی آزاد ، (آدم)
آخرین اشعار ناب یوسف صمدی آزاد ، (آدم)
|
بهار اکنون نمایان است
فضا تاریک و گریان است
ولی نسل بشر از ظلم
دچار برگ ریزان است!
جهان از آتش شیطان
جهنم گشته و سوزان!
شده تخت سلیمانی
که ویران مانده وگریان!
فغان از دیو بی پروا
که از آن نیمه ی دنیا
جهان ویرانه می سازد
چنان سیلاب و طوفان ها!
گهی با هارپ و بیماری
گهی با حربه ی جنگی
گهی با نشر افیون ها
تهاجم های فرهنگی!
مدام او فتنه می کارد
که ملتها به تنگ آرد
و از کندوی شان آسان
عسل با موم بر دارد!
جهان از ظلم او نالان
همه حیران وسرگردان
که یارب چیست این جریان
که شیطانی شده سلطان؟!
همه غرقاب تشویشند
و از غفلت ، نیندیشند
که چونان دسته ی تیشه
علیه ریشه ی خویشند!
بشر باید به پا خیزد
ز بند حق بیاویزد
و گرد از دودمان او
چنان کاوه برانگیزد.
جهانی نو شود بر پا
که دایم پر زند آنجا
به جای اف سی و شش ها
همایان و کبوترها
ببالد در همه دنیا
نهال سرو و زیتون ها
و گرمی گیرد از مهر,
مسیح و موسی و طاها (ص)
.....................................ِِِ.................
98/12/21
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد