پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب سمیرا_خوشرو
|
خسته ام
آفتابِ عشق شد از من فراری،... خسته ام
عصرِ یخبندان شده، از بی بهاری خسته ام
بینِ آغوشت مرا زندانیِ غم کرده ای
من ازاین سگ لرزه ها و گریه زاری خسته ام
دیوِ سرما ادعای عاشقی کردن بس است
در زمین معشوقه ای دیگر نداری؟ خسته ام
پیچکی قندیل بسته روی دیوارِ غمم
از سکوت و شانه ی سردِ حصاری خسته ام
زندگی بالا و پایینَش عذابم میدهد
مثل برگِ روی آب از بیقراری خسته ام
بوی خوشبختی مشامم را نوازش می کند
سالها بیتابم از لحظه شماری خسته ام
#سمیرا_خوشرو_شبنم
|
|
نقدها و نظرات
|
درودتان غزلبانوی مهر،سپاس از نگاه زیباتون🌹🌹💕💕💕💕🙏🙏 | |
|
درود،سپاسگزارم استاد گرامی🌹🌹🌸🌸🙏🙏🙏 | |
|
درودتان،سپاسگزارم بزرگوار🌹🌹🌸🌸🙏🙏 | |
|
درود مهربانم، سپاس از نگاه زیباتون🌹🌹💕💕💕🙏🙏 | |
|
درودتان استاد گرامی،سپاس از توجهتان🌹🌹🌸🌸🙏🙏🙏 | |
|
درود غزلبانوی من،سپاسگزارم🌹🌹💕💕💕🙏🙏 | |
|
درود،سپاسگزارم مهربان بانوی غزل🌹🌹💕💕💕💕🙏🙏 | |
|
درود،سپاسگزارم گرامی🌹🌹🌸🌸🙏🙏 | |
|
درودتانبزرگوار سپاسگزارم🌹🌹🙏🙏 | |
|
درود،سپاسگزارم مهربانوی من🌹🌹💕💕💕🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثل برگِ روی آب از بیقراری خسته ام
درود برشما
زیبا بود